آموزش زبان انگلیسی مطالب سطح یک

صفحه 151 122

برف را داشتیم

 

    19 - مقالات (A / a) و - -1 سالاین حزب در سال 1981 تشکیل شد.

 

در سال 1981ات

 

جنگ در سال 1812 به 1815 ادامه یافت.2 فصل‌ها

اگر زمستان برسد، می‌تواند از پشت سر در بیاورد؟ما همیشه در تابستان () به تعطیلات می‌رویم.3 ماهگی

زمستان سال 1947 در تابستان شگفت‌انگیز

ژوئن ماه خوبی برای رفتن است. این رویداد در ماه مارس برگزار خواهد شد.4 بار ویژه در سال

ماه ژوئن بود که ازدواج کردیم.

5        . من از کریسمس متنفرم. آمریکایی‌ها تو عید شکرگزاری بوقلمون میخورنروزه‌ای هفتهچهارشنبه روز پر مشغله من است. مهمان‌های ما روز شنبه می‌آیند.بخش‌هایی از روز و شب

. کریسمس بود که هیچوقت یادم نمیره روزی پس از طلاق شوهرش روزی شوهرش را می‌دید.من این نامه را چهارشنبه آن هفته پست کردم.این اتفاق در یک شنبه در ماه جولای رخ داد.آخر هفته میبینمت

موقع غروب آفتاب به چادر رسیدند.ما قبل از تاریک شدن هوا به خانه خواهیم آمد.ظهر هوا گرم بود.شب، شب و شب،

غروب بسیار عجیبی بود. در تاریکی نمی‌توانم ببینم.در / هنگام شب / شب /

صبح / بعد از ظهر / عصریادداشتدر عبارات زمانی که ما معمولاً از این اسم‌ها استفاده می‌کنیم، سپیده‌دم، سپیده‌دم، آفتاب، ظهر، غروب، غروب، غروب، غروب، شب، تاریکی.... ولی ما از یهجنبه فیزیکی، به عنوان مثال در تاریکی.7. وعده‌های غذاییصبحانه را که در هتل داشتیمصبحانه ساعت هشت است.خیلی خوب نبود.بروس "و" وندی "از اینکه"یه ساندویچ واسه ناهار خوردم ناهار در Mario"s.یادداشتما نمی‌توانیم از غذای خود استفاده کنیم.غذا ساعت هفت و نیم سرو می‌شد.

 

170 نام افراد8 جمله در هفته گذشته و بعداین آپارتمان‌ها در سال گذشته ساخته شدند. این آپارتمان‌ها در سال گذشته ساخته شده‌بودند.ما یک مهمانی داریم که بعد از آن مهمانی دارند.شنبه. شنبه.یادداشتما می‌توانیم روز بعد از آن استفاده کنیم.مرد جوان دوباره گفت: روز بعد.اما ما از هفته / ماه آینده بیشتر برای صحبت در مورد گذشته استفاده می‌کنیم.از حال حاضر: فردا هفته آینده.از گذشته: () روز بعد هفته بعد / بعد از سال بعد / بعد170 نام افرادیک اسم person"s معمولاً در جلوی آن قرار ندارد.من دیروز پیتر رو دیدمخانم پارسونز فقط زنگ زد.ما می‌توانیم به شخصی مانند پیتر یا آقای جانسون اشاره کنیم، یا می‌توانیم به او به عنوان پیتر جانسون اشاره کنیم. استفاده از اولین نام خودمانی و دوستانه است.ما از آقا برای یک مرد به عنوان یک زن و یک زن شوهردار استفاده می‌کنیم.برای یک زن مجرد. برخی افراد از Msor برای یک زن استفاده می‌کنند،که آیا متاهل است یا نه. ما نمی‌توانیم بدون یک اسم زیر از این عناوین استفاده کنیم. صبح به خیر آقا.عنوان بخشی از یک نام است و هیچ ماده ندارد.مسی و مریم مقدس، عمه ماری Olivier.نکته: برخی از عنوان‌ها ممکن است اسم‌های معمولی باشند. مقایسه می‌کنم. من دکتر فرای را دیدم و دکتر را دیدم. ج) عنوان + عبارت به عنوان مثال شاهزاده ولز در نظر گرفته می‌شود.ج) از آن برای اشاره به خانواده استفاده می‌کنیم، به طور مثال خانواده جانسون و خانواده.2 اما گاهی اوقات می‌توانیم از یک نام با یک مقاله استفاده کنیم.لورا، که در دفتر ما کار می‌کند. (= کسی که لو را صدا می‌کند)خانم ویل سن از دیدنت دعوت کرد. (= یک نفر به اسم خانم ویل سن)لورا من موهای سیاه دارد. (= کسی که لو را صدا می‌کند) نگارخانه some دارد. (حدود برخی تصاویر توسط پیکاسو)توجه کنید که نام یک فرد می‌تواند به معنی "فرد مشهور" باشد.من جون کالینز رو می‌شناسم ولی اون جون کالینز نیست ب "بعضی وقت‌ها میتونیم از" determiners "دیگه استفاده کنیم" منظورم این نبود که "پ - - ی - - ت - - ر" منظورم اون یکی بودلورا (در خانواده ما)


19 - مقالات (A / a) و صفحه 210171 نام و نام1 اغلب نام‌های محلی بدون وجود دارند: تگزاس، کلکته. برخی از نام‌ها، به ویژه اسامی مجتمع، را در بر می‌گیرند، اما برخی از آن‌ها این کار را نمی‌کنند: دریای سیاه اما دریاچه سوپریور. دو چیز بر این مساله تاثیر می‌گذارد که نام محلی دارای چه چیزی است یا خیر. آن‌ها نوعی از آن هستند (به عنوان مثال یک دریاچه یا دریا) و الگوی دستوری نام. ما اغلب از این الگوها استفاده می‌کنیم.عبارت: جزیره وایت، کاخ ofAdjective: خانه اپرا رویال، مدرسه بین‌المللی Plural: هند غربیاما ما از قبل از مالکیت گرا استفاده نمی‌کنیم. possessive: Cleopatra"s Needleدر این الگوها استثنا وجود دارد و استفاده از زبان به عنوان یک قاعده گرامری در نظر گرفته می‌شود.نکته یک نگاه به این کاربردها از a / a و قبل از نامی است که معمولاً هیچ مقاله ندارد.در آمریکا پلیموت را روشن کنید. (= یک مکان به نام پلیموت)پلیموت امروز از پلیموت بسیار متفاوت است.آمستردام ونیز شمالی است. (مانند ونیز) حتی وقتی نامی (در جزیره وایت) داشته باشد، این مقاله هنوز هم می‌تواند در برخی زمینه‌ها مثل نشانه‌ها و برچسب‌ها باقی بماند. در نقشه‌ای جزیره جزیره وایت علامت‌گذاری شده‌است.2 در اینجا برخی از جزئیات در مورد انواع مختلف نام‌های مکانی وجود دارد.قاره‌ها، جزایر، کشورها، کشورها و کشورهابیش‌ترشان بدون آن هستند.سفری به اروپا در برمودا در شهر France در نیو همپشایر ولزاستثناها نام دارند که با کلماتی مانند جمهوری یا پادشاهی پایان می‌یابند.جمهوری دومینیکن نیز نام Plural را نیز در اختیار دارد.جزایر باهاما در باهامایادداشتاستثناها دیگر عبارتند از گامبیا و اوکراین.مناطقزمانی که نام یک کشور یا قاره (آمریکا) به وسیله یک کلمه دیگر (مرکزی) اصلاح می‌شود، ما از آن استفاده نمی‌کنیم.آمریکای مرکزی - جنوب شرقی آسیا - شرق آسیا در انگلستان و بسیاری از مناطق دیگر جهان دارند.در جنوب غرب میانه دریای بالتیک،کوه‌ها و تپه‌هابیش‌ترشان بدون آن هستند.صعود (کوه) کوه اورست (کوه) کوه اورست اما دامنه 


آموزش زبان انگلیسی جدیدترین روش

 

نه چهار لباس. ما می‌توانیم چهار لباس و یا چهار مورد از لباس را بگوییم.

 

  17 nouns و NOUN PHRASES5 Nouns که می‌توانند either یا غیرقابل شمارش باشندبرخی از اسم‌ها وقتی به چیزی جداگانه و انفرادی اشاره می‌کنند countable هستند اما زمانی که آن‌ها به یک نوع ماده یا ماده اشاره می‌کنند غیرقابل شمارش هستند. "Countable uncountable"آن‌ها فرش خوبی در اتاق نشیمن داشتند. ما ده متر مربع فرش خریدیم. معترضان به پلیس سنگ پرتاب کردند. مجسمه از سنگ ساخته شده‌است.حیوانات، سبزیجات و میوه‌ها، زمانی که ما آن‌ها را قطع یا تقسیم می‌کنیم، غیرقابل شمارش هستند. "Countable uncountable"یک جوجه را خرید و جوجه را در ساندویچ‌ها قرار داد.بعضی از سیب‌زمینی در حال خوردن سیب‌زمینی سه گوجه، یک پیتزا با گوجه‌فرنگی، این اسم‌ها را میتوان‌ countable یا غیرقابل شمارش با معانی مختلف خواند.

Countable

uncountable

یک لیوان آب و چند گیلاس آب …glasses من (= عینک * 155)

یک گیلاس برای پنجره.

یک روزنامه روزانه (= روزنامه) مقالات من (= اسناد)

مقداری کاغذ نوشتاری

یک یخ (= بستنی)

روی جاده یخ زده بود،

یک آهن (برای اتو کردن)

آهن (یک فلز)

یک قوطی لوبیا

قلع (یک فلز)

چراغ کنار تخت (= چراغ)

سرعت نور

یه مو و مو روی یقه تو.

موهایت را شانه کن،

دختری با لباس قرمز

حتی لباسی هم پوشیده بود.

من چندین بار اینجا بوده‌ام. (= موقعیت‌های)

وقت زیادی ندارم.

یک تجربه جالب

تجربه در کار

(= یک رویداد)

(= طول زمان انجام آن)

یک کسب‌وکار کوچک (شرکت)

انجام کسب‌وکار (خرید و فروش)

یک ویژگی (= ساختمان)

برخی از اموال (= چیزی که یک نفر صاحب آن است)

ایالات‌متحده دموکراسی است.

ایده دموکراسی

d        اسم countable اغلب به یک مثال خاص اشاره دارد، و اسم غیرقابل شمارش اغلب به یک عمل یا ایده کلی اشاره دارد.

Countable

uncountable

نقاشی / نقاشی (= یک تصویر)

نقاشی / نقاشی خوب است

. یه سر و صدا شنیدم

* صدای ترافیک ثابت

گفتگوی جالبی بود،

هنر گفتگو

یک جنگ کوتاه

وحشت‌های جنگ

تنیس ورزش است.

There"s همیشه در تلویزیون ورزش می‌کنند.

او زندگی خوبی داشت.

زندگی عادلانه نیست.


صفحه 183، جمع اسامیاحساساتی که احساسات را توصیف می‌کنند معمولاً غیرقابل شمارش هستند، به طور مثال ترس، امید. اما برخی از آن‌ها می‌توانند به ویژه برای احساسات نسبت به چیز خاصی مورد استفاده قرار گیرند.ترس از سگ‌ها برای آینده شک و تردید در مورد حکمت تصمیم و عدم تمایل شدید به مسابقه پرسش و پاسخ است.دلسوزی، شرم، شگفتی، لذت، لذت و لذت، مثل مکمل است.خیلی حیف شد که مهمونی رو بهم زدیم. خیلی ممنون این لذت بخشه.زمانی که به غذا یا نوشیدنی سفارش می‌کنید و یا در مورد بخش‌هایی صحبت می‌کنید، ما می‌توانیم از اسم countable استفاده کنیم.من هم یک لاگر خواهم داشت. (= یک لیوان آبجو)سه قهوه، لطفاً. (= سه فنجان قهوه) دو قند. (= دو قاشق شکر)بعضی از اسم‌ها را میتوان‌ با مفهوم "نوع" از …این lagers ها همگی یک‌سان هستند. (= انواع لاگر)علف‌های مختلف زیادی وجود دارند. (= انواع علف)

آموزش زبان انگلیسی سریع

صفحه 119بهتر است.همچنین بهتر است بگوییم که بهترین کار در یک موقعیت خاص چیست. تو مریضی. بهتر است دکتر را ببینی، نه بهتر است دکتر را ببینی. بهتره این اتاق رو مرتب کنمبهتر از این است که بهتر باشد یا بهتر باشد، هرچند که به اندازه کافی قوی نیست.بهتر است اوضاع را مرتب کنم، چون بهترین کاری است که باید کرد.منفی است نه.. زود باش بهتره وقت تلف نکنیم.یادداشتبا این تفاوت که ما در حالت عادی بهتر از یک سوال مستقیم از یک سوال مستقیم استفاده می‌کنیم. فکر می‌کنی بهتر باشه به دکتر زنگ بزنم؟... قرار بود کهما باید انتظار داشته باشیم که مردم انتظار چه چیزی را داشته باشند چون این روش عادی انجام کارها یا به این دلیل است که دستور داده شده‌است یا مرتب شده‌است.، وقتی که پول رو پرداخت کردین. باید receipt   رو تحویل بدین اوه، فهمیدماین غذا قراره خنک بشه؟. آره، بذارش تو یخچالاین ژاکت باید تمیز باشه ولی کثیف به نظر میاد تو قرار نبود راز منو بگی اوه، ببخشیدما همچنین می‌توانیم از آن برای آنچه که مردم می‌گویند، استفاده کنیم.. خیلی شکر قراره برات بد باشه94 اجازه: ممکن است، ممکن است، ممکن است و مجاز باشد که1 ارائه و امتناع از اجازهما می‌توانیم از آن استفاده کنیم یا اجازه بدهیم. ماه می رسمی است و عمدتاً به نویسندگی استفاده می‌شود.اگر دوست داری، می‌توانی از موبایل من استفاده کنی. هر کسی می‌تواند به باشگاه بپیوندد. هر فرد در طول 18 سال می‌تواند درخواست پیوستن به این باشگاه را داشته باشد.ما از اشکال منفی نمی‌توانیم / نمی‌توانیم و اجازه امتناع از اجازه را نداریم.متاسفانه شما نمی‌توانید همین جا قدم بزنید.مشتریان نمی‌توانند غذای خود را به این کافه بیاورند.یادداشتدر اینجا راه‌های دیگری برای رد کردن مجوز وجود دارد.توریست‌ها نباید از کشور پول بگیرند. * 92 (4 c) سیگار کشیدن ممنوع است / در محوطه مدرسه مجاز نیست.نه پیک‌نیک. (به طور عمده نوشته شده)2 درخواست اجازهما می‌توانیم از آن استفاده کنیم، می‌توانیم و یا می‌توانیم اجازه بگیریم.چترم را هم ببرم؟ البته که می تونی.میتونم این ماشین‌حساب رو قرض بگیرم، لطفا؟. خب، در واقع بهش نیاز دارممی تونیم بیاییم تو؟ البته.

 

[12] صفحه 120در اینجا ممکن است امکان دور کردن وجود داشته باشد، و به همین ترتیب، این امکان کم‌تر و tentative است. ماه می نسبتاً رسمی است.یادداشتما همچنین می‌توانیم از این اجازه استفاده کنیم، اما هم رسمی و هم ازمایشی است.می‌خواستم واسه بعد از ظهر ماشینت رو قرض بگیرم3 صحبت درباره مجوزگاهی اوقات در مورد اجازه صحبت می‌کنیم که آن را رها نمی‌کنیم و یا درخواست آن را می‌کنیم. برای انجام این کار، می‌توانیم از آن به آینده یا آینده اشاره کنیم و می‌تواند به گذشته اشاره کنیم.. میتونم تا دیروقت بیدار بمونم پدر و مادرم ناراحت نمی شن.این خط‌های زرد به این معنی هستند که شما نمیتونید اینجا پارک کنیددر یک زمان هرکسی می‌توانست برود و در آمریکا زندگی کند.ما نمی‌توانیم از این جا استفاده کنیم چون ما اجازه نمی‌دهیم و یا اجازه سوال کردن را نمی‌دهیم. ممکن است دیر بیدار بمانم.همچنین می‌توانیم از آن استفاده کنیم.من اجازه دارم تا هر وقت که دلم خواست بیدار بمانم.آیا تینا به او اجازه داده بود که زودتر کارش را ترک کند؟شما اجازه ندارید عکس بگیرید.مجاز باشید به این معنی باشد که اجازه به گوینده و یا فردی که با آن صحبت می‌شود بستگی ندارد. این دو جمله را با هم مقایسه کنید.می‌شود زودتر حرکت کنیم، لطفا؟ (= آیا شما اجازه این کار را می‌دهید؟)آیا ما اجازه داریم که زودتر حرکت کنیم؟ (= آیا مجاز است؟ قانون چیست؟)ما به طور کامل مجاز به (نه می‌توانیم یا می‌توانیم) در the و the باشیم.روزنامه‌ها مجاز به گزارش آنچه در جریان است مجاز نبوده اند. انتظار نداشتم به اطراف کارخانه نگاه کنم.در گذشته، ما اختلاف بین اجازه عمومی و اجازه را ایجاد کردیم که منجر به یک اقدام شد. برای اجازه عمومی ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم یا مجاز به آن باشیم.سال‌ها پیش، بازدید کنندگان از استون Stonehenge می‌توانستند بروند و اجازه داشتند که به سنگ‌ها نزدیک شوند.برای عملی که فرد با اجازه انجام داد، ما از آن استفاده کردیم / به آن‌ها اجازه داده شد.به پنج نفر از دانش آموزان اجازه داده شد تا به سمت سنگ‌ها بروند.95 اطمینان: اراده، باید و نمی‌تواندما می‌توانیم از این افعال استفاده کنیم تا بگوییم که چیزی قطعاً درست یا نادرست است.کسی دم در به صدا در می‌آورد. این شیرفروش خواهد بود.ساعت چهار صبح بیدار شدی!. خب، تو باید خسته باشیاین کتاب را نمیتوان‌ به عنوان کتاب درسی خواند. او فیزیک را انجام نمی‌دهد.ویل پیش‌بینی می‌کند. این به این معنی است که چیزی قطعاً درست است، اگرچه ما نمی‌توانیم ببینیم که این درست است. باید به این معنی باشد که گوینده چیزی را لزوماً و منطقی می‌بیند. نمی‌تواند به این معنا باشد که گوینده آن را به طور منطقی برای چیزی که باید درست باشد، می‌بیند.نه، من هم نمی‌توانم این کار را بکنم.. صورتحساب نباید زیاد باشه حتماً اشتباهی شده.

 

صفحه 121 احتمالنکته a در زبان انگلیسی غیر رسمی، گاهی اوقات می‌توانیم از یک ضرورت منطقی استفاده کنیم. باید اشتباهی رخ داده باشد.همچنین می‌توانیم از آن مطمئن باشیم / به آن متعهد شویم.کارل مطمئن است که باید جایی در یک کافه نشسته باشد.چون نمی‌تواند و نباید در آمریکا، 303 (10).در سوالاتی که به طور معمول از آن استفاده می‌کنیم، می‌توانیم یا از آن استفاده کنیم.چه کسی می‌تواند در دم در باشد؟ آیا واقعامی‌تواندً  حقیقت داشته باشد؟اما امکان استفاده محدود در بیانیه‌ها وجود دارد. 97 (2 e)ما می‌توانیم از روش پیوسته یا کامل بعد از آن استفاده کنیم، باید و نه.کارل کجاست؟ من انتظار دارم که او در جایی در یک کافه نشسته باشد.اتوبوس ده دقیقه تاخیر داره باید زود بیاید.این شیشه ترک‌خورده است. یک نفر باید آن را انداخته باشد.من نمی تونم به خو نه اشتباهی برم.. آدرس رو چک کردممقایسه باید در مورد گذشته ابراز اطمینان کرده باشد و باید یک ضرورت گذشته را بیان کرد.این فیلم خیلی آشنا به نظر میرسه باید قبلاً آن را دیده باشم.همه درباره فیلم به من می‌گفتند. باید آن را ببینم. اما برای یک معنای دیگر باید، * (5).باید این کار را نوعی نظم و ترتیب انجام دهد و به کسی بگوید کاری انجام دهد. باید انجام داد معمولاً به این معنی است که منطقی است که اتفاقی در حال رخ دادن است. تو به زودی امتحان خواهی گرفت. باید کار کنی. (سفارش)پل در خانه نیست. باید کار می‌کرد. (ضرورت منطقی)اگر چیزی در گذشته به نظر می‌رسید، این کار را می‌کرد و نمی‌توانست از آن استفاده کند.یه نفر دم در بود حالا دیگر شیر فروش است.اثر انگشت "husband"s" بوده پس باید قاتل باشههارولد با حیرت به او خیره شد. چنین چیزی ممکن نیست!96 احتمال: باید و بایدما باید باید بگوییم که چیزی محتمل است، چه در حال حاضر چه در آینده.آن‌ها باید تا حالا ought را داشته باشند. ما باید بدانیم که نتیجه چه خواهد شد.در حالت منفی، شکل عادی نباید باشد. ما نباید زیاد صبر کنیم.اگر همه چیز خوب پیش برود باید معنای دیگری داشته باشد. ما نمی‌توانیم از این افعال برای چیزهای غلط استفاده کنیم.قطار باید به موقع باشد. ولی قطار باید دیر شود.یادداشتبرای بیان احتمال، ما همچنین می‌توانیم احتمالاً از آن استفاده کنیم و یا احتمالاً.احتمالاً ما به زودی نتیجه را خواهیم فهمید. / احتمالاً ما به زودی نتیجه را خواهیم دانست.

یادگیری زبان انگلیسی
12 صفحه 12297 احتمال: ممکن است، می‌تواند، می‌تواند و می‌تواندرفتن به لندنلئون: من ممکن است روز شنبه به لندن بروم. یک یا دو چیز هست که من باید در آنجا انجام دهم.(سیمون): اگر من جای تو بودم زود می‌رفتم. بزرگراه حتی در روز شنبه هم می‌تواند بسیار شلوغ باشد. ممکن است در ترافیک گیر کرده باشید.. خب، نمی‌خواستم خیلی زود برم. تو می تونی سوار قطار بشی. بله، ممکنه فکر بدی نباشه. ممکنه این کار رو بکنم جدول زمان‌بندی داری؟. شاید داشته باشم. فقط یه نگاه بهش میندازم1 می و ممکن استما از آن استفاده می‌کنیم و ممکن است بگوییم که چیزی احتمالاً درست است.این تصویر قدیمی ممکن است ارزشمند باشد. این ممکن است ایده بدی نباشد.همچنین می‌توانیم از آن استفاده کنیم و ممکن است برای یک پیش‌بینی یا قصد نامطمئن استفاده کنیم.در صورتی که زودتر حرکت نکنید ممکن است در ترافیک گیر بیفتید.مطمئن نیستم، اما ممکن است روز شنبه به لندن بروم.تقریباً هیچ تفاوتی در معنا وجود ندارد، اما ممکن است کمی قوی‌تر از آن چیزی باشد که ممکن است.نکته - شاید یک شکل کوتاه نداشته باشد.. ممکنه فکر بدی نباشهاما ممکن است خیلی قدیمی نباشد.. ما ازش استفاده می‌کنیمراه‌های دیگری هم هست که کم‌تر از حد معینی در زبان انگلیسی وجود دارد.شاید. شاید تصویر با ارزش باشد.این امکان وجود دارد که تصویر با ارزش باشد. / این احتمال را دارد که تصویر ارزشمند باشد. به نظر می‌رسد که این توستر به نظر می‌رسد که کار خوبی انجام می‌دهد.فکر کنم ایده خوبی باشهفقط به عنوان یک کلمه، کلمه را می‌نویسیم.ما اغلب از آن استفاده نمی‌کنیم و یا ممکن است سوال کنیم. فکر می‌کنی این کار را خواهی کرد؟ما می‌توانیم از کامل و یا پیوسته بعد از آن استفاده کنیم و ممکن است.نمیدونی کاغذ کجاست. ممکن است آن را دور انداخته باشم.تینا در خانه نیست. شاید دیر کرده باشد. فردا ممکن است بدمینتون بازی کنم.ما می‌توانیم از یک بیانیه با استفاده از یک درخواست برای ایجاد یک درخواست استفاده کنیم.اگر شما به اداره پست می‌روید، ممکن است چند تا تمبر گیر بیاورید.همچنین ممکن است انتقاد از چیزی که انجام نشده است را بیان کند.. ممکنه بعضی وقت‌ها دست و بالت رو بشوریممکن بود کسی از من تشکر کرده باشد.. ممکنه اینجا هم امکان داشته باشهما همچنین می‌توانیم بگوییم که چیزی بهترین کار است، اما فقط به این دلیل که هیچ جایگزین بهتری وجود ندارد.نمی‌تواند این چراغ را تعمیر کند.. بهتره بندازمش دورمیخوای به این مهمونی بری؟. خب، فکر کنم بهتر باشهاز احتمال قریب به اتفاق صفحه2 می‌تواند و می‌تواندما از آن استفاده می‌کنیم و می‌توانیم اقدامات احتمالی آینده را پیشنهاد کنیم.شما می‌توانید سوار قطار شوید.ما می‌توانیم یک مهمانی داشته باشیم. چرا، چرا نه؟اگر پول کوتاهی داشته باشیم، می‌توانم جواهرات خود را بفروشم.می‌تواند قوی‌تر از آن باشد، که یک احتمال بسیار دور را بیان می‌کند.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم و در requests باشیم. امکان بیشتری وجود دارد.میشه یه لحظه صبر کنی، لطفا؟میتونم یکی از اون اوراق رو داشته باشم، لطفا؟ما همچنین می‌توانیم از آن برای یک پیشنهاد استفاده کنیم.. میتونم بهت کمک کنم میتونم برسونمتون؟می‌تواند تنها یک احتمال را بیان کند. آن‌ها به این معنا نیستند که چیزی اتفاق خواهد افتاد.ما می‌توانیم یک مهمانی داشته باشیم. چرا، چرا نه؟ (پیشنهاد)ما ممکن است یک مهمانی داشته باشیم. واقعا؟ (قصد نامعلوم)برای چیزی که احتمالاً درست است، می‌توانیم از آن استفاده کنیم.تینا "میتونه تا دیروقت کار کنه"زمانبندی ممکنه توی این کشو باشهممکن بود فراموش کرده باشید که نامه را پست کنید.همچنین می‌توانیم از آن استفاده کنیم و یا ممکن است اینجا باشد، اما نه.برای پیش‌بینی نا اطمینانی در مورد آینده، ما همچنین می‌توانیم از آن استفاده کنیم، ممکن است یا ممکن نباشد.اتوبان فردا خیلی شلوغ بود.یک کاربرد ویژه وجود دارد که می‌توان گفت که چیزی عموماً ممکن است.شما می‌توانید از موز شراب درست کنید. سیگار کشیدن می‌تواند به سلامتی شما آسیب برساند.گاهی اوقات می‌تواند معنای "گاهی" داشته باشد.زنان خانه‌دار می‌توانند احساس تنهایی کنند. (آن‌ها گاهی احساس تنهایی می‌کنند) بزرگراه می‌تواند شلوغ شود. (= گاهی اوقات شلوغ می‌شود.)یادداشتدوست دارند معنای مشابهی داشته باشند.آمریکایی‌ها تمایل دارند که مقدار زیادی گوشت بخورند.سگ‌های سگ دوست دارند شبیه سگ‌های خود باشند.و نمی‌تواند و عدم امکان آن را بیان کند.اگر کسی او را دوست نداشته باشد، نمی‌تواند خیلی خوب باشد.شما نمی‌توانید صبح باب را ببینید. He"s در اوگاندا.مقایسه نمی‌تواند با آن ممکن باشد / ممکن است نباشد.این جواب درست نیست باید اشتباه کرده باشد.(= برای این جواب امکان پذیر نیست).این پاسخ ممکن است درست نباشد. ممکن است اشتباه باشد. (= این امکان وجود دارد که این پاسخ درست 


learn english simple

PASSIVEزمانی که سوژه نماینده (شخص یا چیزی که عمل را انجام می‌دهد)، فعل فعال می‌شود (کشف می‌شود). هنگامی که سوژه نماینده نیست، فعل منفعل است (کشف شد). انتخاب بین فعال و منفعل واقعاً در مورد این است که آیا سوژه نماینده است یا خیر، چه ما در مورد کسی صحبت می‌کنیم (تامسون) کاری انجام می‌دهد، یا در مورد چیزی (الکترون) که عمل به سمت آن هدایت می‌شود. توجه داشته باشید که الکترون از جمله فعال و سوژه جملات منفعل است.یادداشتمعمولاً نماینده یک شخص است و عمل به یک چیز هدایت می‌شود. اما این همیشه اینطور نیست.صاعقه بر یک گلف باز ضربه زد. یک گلف باز توسط رعد و برق مورد اصابت قرار گرفت.در اینجا نماینده صاعقه است و عمل در یک گلف باز انجام می‌شود. نماینده همچنین می‌تواند یک ایده انتزاعی باشد.جاه‌طلبی ورزش‌کاران را وادار به تمرین سختی کرد. این ورزش‌کاران توسط جاه‌طلبی رانده شدند.برای این قربانی با یک sandbag  ، 228 (5) مورد اصابت قرار گرفت.2 اطلاعات جدیدیک جمله حاوی یک موضوع و همچنین اطلاعات جدید در مورد موضوع است. اطلاعات جدید معمولاً در پایان جمله یا در پایان جمله قرار می‌گیرد.تامسون الکترون را کشف کرد.این موضوع تامسون است. اطلاعات جدید این است که الکترون را کشف کرده‌است. الکترون بخش مهمی از اطلاعات جدید است، نقطه مورد علاقه.اطلاعات جدید می‌تواند نماینده باشد.الکترون توسط تامسون کشف شد.در اینجا الکترون موضوع است. اطلاعات جدید این است که کاشف آن تامسون است. تامسون نقطه مورد علاقه است و در پایان جمله در جمله‌ای که با آن گفته می‌شود قرار دارد. در اینجا چند مثال دیگر از نماینده به عنوان نقطه مورد توجه وجود دارد. "جیمز باند" توسط یان فلمینگ ایجاد شد.این طرح توسط دولت مطرح شده‌است. اولین جام جهانی فوتبال اروگویه را به دست آورد.در یک جمله منفعل، نقطه موردنظر می‌تواند اطلاعات دیگری مانند زمان، مکان، روش یا ابزار باشد.الکترون در سال 1897 کشف شد.الکترون در کمبریج کشف شد.گاز باید با دقت روشن شود.گاز باید با یک کبریت روشن شود.ما به هیچ وجه اشاره‌ای به مامور نداریم.3 جمله منفعل بدون یک نمایندهدر یک جمله منفعل، ما تنها در صورتی به این عامل اشاره می‌کنیم که اطلاعات جدیدی داشته باشند. اغلب نیازی به ذکر آن نیست.یک روز در زندگی دنیاهر روز قلب شما به اندازه کافی خون را پمپاژ می‌کند تا تانک‌های سوخت حدود 400 خودرو را پر کند. جمعیت جهان حدود 200،000  نفر افزایش می‌یابد. نه میلیون سیگار دود می‌شود. مردم 740،000  به کشورهای خارجی پرواز می‌کنند … در آمریکا 10،000  جرم در حال انجام است و در ژاپن، بیست میلیون مسافر به سوی قطارها هجوم می‌برند.در روسیه 1.3 میلیون تلگراف فرستاده صفحه 13013 حالت منفعل103 خلاصهاستفاده از 104 - 104جملات فعال و منفعل را مقایسه کنید.فعال: منشی گزارش را تایپ کرد.منفعل:

است و معمولاً سوژه است.


13 صفحه شده‌است. حدود 200،000  تن offish دستگیر شده‌اند و 7،000  تن پشم گوسفندان را قطع کرده‌است.(از J. رید نمی‌تواند درست باشد!)


صفحه 104 استفاده از غیرفعال کنندهنیازی به گفتن نیست که نه میلیون سیگار توسط سیگاری‌ها در سراسر دنیا سیگار کشیده می‌شود، و یا در آمریکا 10،000  جرم مرتکب جرم شده‌است. این استدر حال حاضر از متن مشخص شده‌است. در اینجا چند مثال دیگر آورده شده‌است:دولت جدیدی انتخاب شده‌است. مرد دستگیر شد. (هملت) در 1601 نوشته بود.همه می‌دانند که هملت نوشته شکسپیر است، بنابراین نیازی به ذکر آن نداریم. به همین دلیل نیازی نداریم بگوییم که مرد دستگیر شدتوسط پلیس یا دولت انتخاب می‌شود.یادداشتما از خرس فعل (یک کودک) عمدتاً در انفعالی و بدون یک عامل استفاده می‌کنیم.چارلز دیکنز "تو" Portsea "متولد شد"نماینده ممکن است مرتبط با پیام نباشد.تعداد زیادی از فیلم‌های شرلوک هولمز ساخته شده‌است.اتم تا زمانی که الکترون در سال 1897 کشف شد جامد در نظر گرفته شد. سازندگان فیلم و کاشف الکترون مربوط به آن نیستند. این جملات در مورد تعداد فیلم‌ها و زمان کشف وجود دارد.بعضی وقت‌ها ما هویت مامور رو نمی دونیم ماشین من دزدیده شدعبارتی که توسط یک دزد گفته می‌شد هیچ اطلاعاتی را به آن اضافه نمی‌کرد. اما اگر اطلاعاتی وجود داشته باشد می‌توانیم از یک نماینده استفاده کنیم.ماشین من توسط دوتا نوجوون دزدیده‌شدهگاهی اوقات ما نماینده را ذکر نمی‌کنیم چرا که ما نمی‌خواهیم. اشتباه‌ات صورت‌گرفته است.استفاده از غیرفعال کردن بدون نماینده روشی برای گفتن نیست که چه کسی مسئول است. آن I / I فعال را مقایسه کنید. ما اشتباهاتی را مرتکب شده‌ایم.4. 4 سوژه خالیحتی زمانی که عامل مهم نیست و یا شناخته‌نشده، همیشه از غیرفعال کردن استفاده نمی‌کنیم. به خصوص در یک گفتار غیررسمی، ما می‌توانیم از شما، یک، آن‌ها، افراد و افراد به عنوان افراد مبهم و توخالی استفاده کنیم. اما یک جمله منفعل به زبان انگلیسی رسمی ترجیح داده می‌شود.

فعال:

شما نمی‌توانید در این مورد کاری انجام دهید.

منفعل:

هیچ کاری نمی شه کرد.

فعال:

ما از برق برای انواع اهداف استفاده می‌کنیم.

منفعل:

از برق برای انواع اهداف استفاده می‌شود.

فعال:

دارن چند تا خونه جدید میسازن.

منفعل:

برخی خانه‌های جدید ساخته شده‌اند.

5 زمینه برای انفعالیما می‌توانیم از روش انفعالی در گفتار استفاده کنیم، اما در نوشتن، به خصوص در سبک غیر شخصی کتب درسی و گزارش‌ها رایج است.برای توصیف فرآیندهای صنعتی و علمی سنگ معدن معمولاً از زمین کنده می‌شود.سپس رنگ به داخل یک مخزن بزرگ پمپ می‌شود، که در آن رقیق شده‌است.اگر گوگرد گرم شود، 


آموزش زبان انگلیسی واقعی درس سوم

تعطیلات این کار را انجام دهیم. (= نه)رئیس می‌خواهد شما را ببیند. این کاری است که با کامپیوتر جدید انجام می‌شود.(= متصل به).


صفحه 11312 ف تعمیرات پول پرداخت کنیم.


 12 modal صفحه 1184 ضرورت برای انجام کاریما نباید به کسی بگیم کاری نکنهشما نباید railcard را فراموش کنید. نباید این بازی رو از دست بدیممعنای آن همان است که railcard را فراموش نکنید. سخنگوی ضرورت را احساس می‌کند. مقایسه کنید. باید railcard را به خاطر داشته باشید.نباید معانی متفاوتی داشته باشد که نیازی نیست. این جملات را مقایسه کنید.. من نباید فرار کنم من وقت زیادی دارم. نباید فرار کنم. من قلب ضعیف دارم.ما می‌توانیم از آن استفاده کنیم و یا نباید چیزی را منع کنیم.دانش آموزان نباید در امتحانات از فرهنگ لغت استفاده کنند.در اینجا سخنگو و یا نویسنده، مرجع، فردی است که لزوم توقف استفاده از فرهنگ لغت را احساس می‌کند. اما اگر در مورد قوانین ساخته‌شده توسط افراد دیگر صحبت کنیم،ما نمی‌توانیم از آن استفاده کنیم یا اجازه بدهیم. 94 (3)ما نمی‌توانیم از فرهنگ لغت در امتحان استفاده کنیم.93 الزام و نصیحت: باید … باید …یک باید و باید …ما باید ملزم به تعهد و مشاوره باشیم و بگوییم که بهترین کار یا بهترین کار چیست.آن‌ها باید ساختمان بیشتری بسازند / باید بسازند.مردم نباید اینجا را ترک کنند، نباید جای آن‌ها را جا به جا کنند.تو باید بری من باید برم نیویورک. جای جالبیه.تا آخرین لحظه نباید از اینجا بیرون رفت. ما باید چه کسی را دعوت کنیم؟ ما باید با کی صحبت کنیم.باید به اندازه کافی قوی نباشد.شما باید در یک گروه سفر کنید. (این ایده خوبی است)باید در یک گروه سفر کنید. (ضروری است)اما در قوانین رسمی باید کمی مودب‌تر و کم‌تر از این باشد که باید باشد.مسافران باید حداقل یک ساعت قبل از زمان عزیمت چک کنند.ما می‌توانیم بعد از این باید از روش پیوسته یا کامل استفاده کنیم.در واقع باید کاری انجام دهد.. تو باید این سیب‌زمینی رو ماه پیش جاسازی می‌کردیبعد از این همه کمک، باید ازت تشکر می‌کرد.در اینجا کامل به این معنی است که عمل درست رخ نداده است. مقایسه با جایی که عمل واقعاً روی داد، باید مقایسه شود.باید انعام جا گذاشته باشم.(تنها گذاشتن یک نوک کار درستی بود، اما من یکی را ترک نکردم) مجبور شدم انعام