آموزش زبان انگلیسی

 آموزش زبان انگلیسی 

صفحه 65 53 در سخنرانی و نوشتنگوینده به طور معمول از کلمات بیشتری نسبت به نویسنده استفاده می‌کند. برای مثال، تام چند کلمه تکرار می‌کند.یه قرار ملاقات داشتم … یکی دیگه هم داشتم … یکی دیگهدر نوشتن، ممکن است معنای آن را بیان کنیم.من در ساعت نه از ساعت، ده دوازده و نیم و ربع از چهار قرار ملاقات آموزش زبان انگلیسی  داشتم.تام از بنده‌ای جداگانه استفاده می‌کند و این به او زمان بیشتری می‌دهد تا جزئیات آنچه می‌گوید را به یاد بیاورد. این کار همچنین باعث می‌شود که شنوندگان این اطلاعات را دریافت کنند چون همه چیز بلافاصله حاصل نمی‌شود. در نوشتن، اطلاعات بیشت آموزش زبان انگلیسی ر می‌تواند در کلمات کمتری باشد.در گفتار، معمولاً تعدادی از بندها و یکی پس از دیگری وجود دارد.پس من باید … و ما … و ما … و ما … این کار کم‌تر از حد معمول است.لغات و عبارات مورد استفاده تنها یا بیشتر در زبان انگلیسی صحبت می‌شوند.برای مثال، واژه خ آموزش زبان انگلیسی وب اغلب در ابتدای یک بند می‌آید.. خب، کاملاً مطمئن نیستم (با تردید قبل از جواب دادن)خوب، این شوخی نبود! (ابراز احساسات)خوب، فکر می‌کنم برای امروز به اندازه کافی کار کرده‌ام. (تغییر موضوع)بیان مبهمی از گفتار وجود دارد تا نوشتاری. برای مثال، یک آموزش زبان انگلیسی  گوینده از شما به هنگام عدم اطمینان از بهترین روش برای بیان چیزی استفاده می‌کند.برای یک قرار ملاقات دیر شده بود و من هم یک کم بی‌تاب بودم.زمانی که یک کلمه ممکن است دقیقاً مناسب نباشد، نوعی از آن استفاده می‌شود.یک نوع نشستن آموزش زبان انگلیسی  در کالج وجود داشت. برخی از دانشجویان برای اعتراض به چیزی در آنجا ملاقات کردند.روبان صورتی رنگی در این قسمت وجود دارد.عبارت یا یه همچین چیزی معنی بیشتری میده. تو دانشگاه یه چیزی بود یا یه چیزی تو دانشگاه تو مستی یا همچین چیزی؟در  آموزش زبان انگلیسی صحبت غیر رسمی می‌توانیم از چیز یا چیز به جای یک کلمه دقیق‌تر استفاده کنیم.(از یک مخلوط‌کن مواد غذایی) این کار درست کار نمی‌کند. (چمدان تان را در طبقه بالا قرار دهید.گوینده گاهی می‌ایستد و چیزهای درست را تصحیح می‌کند.بنابراین در حدود ساعتر ده و ده و بیست و پنج و بیست و پنج دقیقه در پارک گرین، در پارک گرین توقف کردم.در حدود ساعت ده و نیم، منظورم بیست و پنج دقیقه است.سخنگو همچنین می‌تواند توقف کرده و چیزی را توضیح دهد که از دست رفته‌است. بنابراین با دقت آن را برنامه‌ریزی ر آموزش زبان انگلیسی کردم که قرار بود در حدود ساعت پنج و نیم از اینجا بروم - این در، ا، این در مرکز لندن بود.

 آموزش زبان انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی

7 SPOKEN انگلیسی و نوشته شده در صفحه 662 در اینجا یک نمونه از زبان انگلیسی آموزش زبان انگلیسی  نوشته شده‌است.cyclingافزایش قیمت بنزین و افزایش تراکم ترافیک در شهرها باعث شده‌است که دوچرخه برخی از محبوبیت خود را از دست بدهد. دوچرخه‌سواری سالم، عملی و برای بسیاری از مردم یک تفریح محبوب است.(از آموزش زبان انگلیسی  H. Turner A - Z)این نوعی از سبک نوشتاری نوشتاری است. یک نسخه شفاهی متفاوت خواهد بود." خوب، هزینه بنزین بالا می‌رود، و این روزها ترافیک خیلی زیادی در شهرها وجود دارد، اینطور نیست؟ و پس از مدتی دوچرخه تبدیل به محبوبیت بیشتری شد آموزش زبان انگلیسی در حالی که افراد زیادی از آن‌ها استفاده نمی‌کردند. من فکر می‌کنم دوچرخه‌سواری برای شما خوب است،عملی است و بسیاری از مردم از آن لذت می‌برند. …یک تفاوت مهم این است که یک نویسنده اغلب یک عبارت اسمی را بیان می‌کند که یک گوینده در یک آموزش زبان انگلیسی  بند بیان می‌کند.به زبان آلمانیهزینه فزاینده بنزین در حال افزایش است و مردم بسیاری از آن لذت می‌برند.54 استرس و لحن1 استرسدر کلام، برخی از کلمات استرس بیشتری نسبت به دیگران دارند؛ آن‌ها با نیروی بیشتر صحبت می‌کنند.هفته دی گه می will.آن‌ها  آموزش زبان انگلیسی یک مرکز خرید "e" ساختند.این استرس معمولاً بر روی آیتم‌های واژگانی، اسم‌ها، افعال، صفات و قیدها، مثلاً هفته، ساخته‌شده، بسیار عظیم قرار می‌گیرد. این کار معمولاً "دستوری" نیستکلمات، به عنوان مثال، من.اگر این کلمه دو یا چند هجای داشته باشدر، باز هم فقط یک هجای تاکید شده وجود دارد، به عنوان مثال: normous.یادداشتما می‌توانیم یک کلمه استرس اضافی برای تاکید بر آن به دست آوریم. آن‌ها در 51 (1) یک مرکز خرید بسیار بزرگ ساختند.2 intonationسیلاب‌های بهاری شروع می‌شد یا بالا م آموزش زبان انگلیسی ی‌آمد.صدا می‌تواند بر روی یک هجای استرس زا بالا یا پایین بیاید. بزرگ‌ترین حرکت صدا معمولاً در یک کلمه نزدیک به پایان این بند است.هفته دیگه میبینمتآن‌ها یک مرکز خرید بزرگ جدید را ساخته‌اند. ما کی وقت داریم؟در اینجا صدا در هفته کاهش می‌یابد و زم آموزش زبان انگلیسی ان خرید و افزایش می‌یابد.

 آموزش زبان انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی

صفحه استرس و لحنبزرگ‌ترین افت یا ترقی بر روی اطلاعات جدید و مهم است. کدام یک از لغات مهم است به این زمینه بستگی دارد.آدم‌های اطراف اینجا خیلی خوب هستند. همسایگان ما فقط یک کاروان تازه خریده بودند. اگر می‌خواهید در مورد caravans چیزی بدانید، از همسایه‌ها بپرسید. اونا فقط یک کاروان خریدن.من یه نفر رو می‌شناسم که یه کاروان داره همسایه هامون یکی رو خریدنب) در بیانیه‌ها و سوالاتاین دو جمله به جز لحن این دو جمله یک‌سان است.هفته دیگه میبینمتهفته آینده شما را خواه آموزش زبان انگلیسی م دید؟لحنی که نشان می‌دهد جمله اول یک جمله است و دومی بله / خیر. لحنی که در حال فرو افتادن است در یک جمله نرمال است. و با صدای بلند گفت:به این معنی است که گوینده مطمئن نیست که آیا چیزی درست است یا نه.پاسخ بله / خیر، سوال پرسی آموزش زبان انگلیسی دن در مورد اطلاعات معمولاً یک لحن رو به بالا دارد. اما یک سوال چوبی معمولاً کاهش لحن دارد، زیرا این سوال در مورد اینکه آیا چیزی درست یا غلط است، نیست.بله، هفته بعد می بینمتون؟ کبریت کی می‌فروشی؟ کی قراره ببینمت؟ به چه قیمتی؟سقوط بر ر آموزش زبان انگلیسی وی یک بله / هیچ سوالی ناگهانی و بی صبر به نظر می‌رسد.آماده‌ای؟ زود باش، عجله کنیک صعود بر سر یک سوال (wh) به نظر آزمایشی می‌رسد.چیکار می‌کنی؟. خواهش می‌کنم بهم بگودرخواست‌ها، پیشنهادها، پیشنهادها، و غیره به شکل ayes / ب آموزش زبان انگلیسی دون سوال اغلب دارای یک لحن سقوط هستند.میشه به من نمک بدی لطفا؟ می‌تونی منتظر ما بمونی؟معنی یک برچسب به لحن آن بستگی دارد. 34 (3)هفته آینده اینجا خواهی بود، من نیستم؟ (به طور نسبتاً مطمئن) هفته آینده در اینجا خواهید بود، کی ش آموزش زبان انگلیسی ما را نخواهد دید؟ (با اطمینان کم‌تر) سی و یک تن را در اظهارات خود افزایش دهیدیک لحن رو به افزایش نشان می‌دهد که چیزی ناقص است. این افزایش به اندازه in / خیر بزرگ نیست.[k] امیدوارم. (من هفته آینده اینجا خواهم بود). (این کاملاً اشتباه است.)اگر ش آموزش زبان انگلیسی ما آماده باشید. (ما می‌توانیم برویم)حتی در یک جمله کامل، می‌توانیم از یک لحن رو به بالا استفاده کنیم.راه درازی برای راه رفتن است. من لباس جدید شما را دوست دارم.معنی این است که مکالمه ناقص است. گوینده انتظار پاس آموزش زبان انگلیسی خ را دارد.راه درازی برای راه رفتن است. (فکر می‌کنید ما باید با ماشین برویم؟)راه درازی است. (من راه نخواهم رفت، و آن نهایی است).لحن رو به افزایش، این جمله را بیشتر به یک سوال تبدیل می‌کند. این پاسخ‌ها را مقایسه کنید.خبر را شنیدی؟ k شماره (What آموزش زبان انگلیسی "s) اتفاق افتاد؟ خبر را شنیدی؟ بله.من یه شغل جدید دارم تو کی هستی؟ کجا؟ من یه شغل جدید دارم اوه، تو رو دارم؟سقوط نشان می‌دهد که مکالمه کامل است. در این زمینه به نظر می‌رسد که نسبت به آن بی‌علاقه است و به این ترتیب رفتار غیر مودبانه دارد.

 آموزش زبان انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی

 آموزش زبان انگلیسی 7 SPOKEN انگلیسی و نوشته55 شکل ضعیف و اشکال کوتاهشکل ضعیف یک فرم گفته می‌شود مثل تلفظ من / m / به جای / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / اشکال ضعیف در گفتار طبیعی هس آموزش زبان انگلیسی تند. فرم کوتاه، شکل نوشتاری است، از جمله as"m به جای من در جمله، متاسفم. ما از اشکال کوتاهی در نوشتن غیر رسمی استفاده می‌کنیم./ ضعیف / Spoken / m / m / m / m / m / m / m / m / m / m / m / m / mمتن کاملمن …یک شکل قوی و ضعیفدر آموزش زبان انگلیسی  گفتار بسیاری از کلمات هر دو شکل ضعیف و ضعیف دارند. ما از شکل قوی تنها در یک سخنرانی بسیار دقیق استفاده می‌کنیم، یا زمانی که کلمه مورد تاکید قرار می‌گیرد.

 آموزش زبان انگلیسی یادگیری زبان انگلیسی

PAGE اشکال ضعیف و فرم‌های کوتاه2 فرم کامل و فرم‌های کوتاهدر نوشته‌های غیر رسمی، برخی از کلمات شکل کوتاهی دارند.یک بخاری دیواری گاز را جا به جا کنید و از سرما جلوگیری خواهید کرد. آن قدر به اتاق‌خواب شما گرم خواهد شد که به یک حوله نیاز ندارید. آن به راحتی و ایمن روی دیوار قرار می‌گیرد. و، چونگاز اس آموزش زبان انگلیسی ت، کنترل و بسیار مقرون‌به‌صرفه است.(از یک تبلیغ)فرم کامل: کنترل آن آسان است. شکل کوتاه: کنترل آن آسان است.به طور خلاصه، ما بخشی از یک کلمه را از دست می‌دهیم و به جای آن از یک apostrophe استفاده می‌کنیم. یک فضای قبل از the را ترک نم آموزش زبان انگلیسی ی‌کنیم.شکل خلاصه متناظر با شکل ضعیف گفتاری است: / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / ما از اشکال کوتاهی در نوشتن غیر رسمی مثل نامه‌ای به یک دوست استفاده می‌کنیم. آن‌ها همچنین می‌توان آموزش زبان انگلیسی ند در سخنرانی مستقیم - در یک نمایش یا نمایش، برای مثال، هنگام نوشتن سخنرانی استفاده شوند. فرم‌های کامل به طور رسمی به کار می‌روند.یادداشتزمانی که کلمه مورد تاکید قرار می‌گیرد، نمی‌توانیم از یک فرم کوتاه استفاده کنیم. بله، جواب کوتاهی آموزش زبان انگلیسی  است. اما می‌توانیم از unstressed n"t در پاسخ کوتاه، مثلاً Wo، استفاده کنیم.b به صورت خلاصه، ما use"m (= am)، (= داریم)، داریم (= داریم) و n"t (= had) و n"t (= نه) در ترکیب با کلمات دیگر. اینها اشکال اصلی اصلی هستند.pronoun + فعل کمکیمن از ش آموزش زبان انگلیسی ما می‌پرسم که آن‌ها چه کسانی هستند، این طور است، من تو را دارم،اگر مایل باشید، اگر مایل باشید، این کار را خواهد کرد، آیا او اراده خواهد کرد که او وصیت خواهد کرد؟در اینجا / آن فعل کمکی +... here"s there"s "اونجا هست"کلمه پرسش + فعل کمکی  آموزش زبان انگلیسی که چه کسی خواهد بود؛ what"s چه خواهد بود؛ چه زمانی است؛ چه زمانی است؛ چه زمانی است.فعل کمکی + نه وجود ندارد و نه، و نه این کار را انجام نداده است،نه، این کار را نمی‌کنم.ممکن نیست که شما هم جرات این کار را ندارید.یک شکل کوتاه نیز می‌ آموزش زبان انگلیسی تواند با یک اسم باشد، اگر چه این واژه کم‌تر از یک ضمیر رایج است.The سرد است.. این آب‌گرم‌کن زود گرم میشهنکته یک form"s کوتاه می‌تواند به معنی یا باشد.این یک خونه بزرگه. پنج تا اتاق‌خواب داره.... این … این "form"d" میتونه معنی داشته باشه یا داشته آموزش زبان انگلیسی  باشهاگر از شما سوال می‌کردید، آن را پیدا می‌کردید. (= اگر پرسیده بودید، می‌توانید یک شکل را با دو روش مختلف کوتاه کنید. معنای آن یک‌سان است.نه نیست … نیست …تو … نه … نخواهی … تو …اما من تنها یک فرم کوتاه را که نیستم، ندارم. c در زبان ان آموزش زبان انگلیسی گلیسی استاندارد، یک شکل کوتاه ain"t وجود دارد (= نه / نه / ندارد / ندارد).بسیار خوب. (= این درست نیست.)

 آموزش زبان انگلیسی 

7 SPOKEN انگلیسی و نوشته انگلیسی56 نقطه‌گذاری1 جملهیک جمله با یک توقف کامل، علامت سوال یا علامت تعجب.

نقطه‌گذاری آموزش زبان انگلیسی 

مثال

عبارت توقف کامل آموزش زبان انگلیسی 

 آموزش زبان انگلیسی ما بهترین خرید و فروش را داریم.

توقف کامل

امروز بروشور ما رو بفرست

سوال سوال

تعطیلات را رزرو کرده‌اید؟

علامت علامت تعجب

چه معامله‌ای!

یادداشتاگر یک سوال معکوس ندارد، پس ما هنوز از یک آموزش زبان انگلیسی  سوال استفاده می‌کنیم که یک تعطیلات را رزرو کرده‌است؟یک درخواست به شکل یک سوال معمولاً علامت سوال دارد.میشه یه بروشور برام بفرستی لطفا؟یک علامت سوال بعد از یک برچسب سوال وجود دارد.این یک معامله است، نه؟2 نقطه‌گذاری بین بنده‌ای  آموزش زبان انگلیسی اصلیچندین راه برای punctuating دو ماده اصلی وجود دارد.توقف کامل بین جملات جداگانهشکسپیر نمایشنامه‌های خود را نوشت. او همچنین بر روی صحنه عمل کرد.- بین بنده‌ای جداگانهشکسپیر نمایشنامه‌های خود را نوشت؛ او همچنین بر روی صحنه عمل کرد.Comma میان عبارات مرتبط با و، ولی،شکسپیر نمایشنامه‌های خود را نوشت و او نیز در صحنه عمل کرد.زمانی که فعل و انفعال فعل و انفعال را دنبال می‌کند، اما شکسپیر نمایشنامه‌های شکسپیر را به نمایش می‌گذارد و بر روی صحنه عمل می‌کند.یک توقف کامل یا semi نشان می‌دهد که دو بخش مجزا از اطلاعات وجود دارد. یک کاما یا بدون نقطه‌گذاری، معانی را به همان اندازه که با هم مرتبط هستند، نشان می‌دهد.قیودی که با و در ارتباط هستند، اما می‌توانند بدون یک ویرگول، به خصوص اگر کوتاه باشند.نمایشنامه‌هایی نوشتند، و او نیز اقدام به عمل کرد.او نمایشنامه نوشت و او نیز اقدام کرد.اما اگر یک کلمه ارتباطی وجود نداشته باشد، باید یک توقف کامل یا نیمه colon ایجاد کنیم. او نه نمایشنامه نوشت، بلکه عمل کرد.می‌توانیم از یک اختلاف بین عبارات استفاده کنیم، اما نسبتاً غیر رسمی است.شکسپیر نمایشنامه‌های خود را نوشت - او همچنین بر روی صحنه عمل کرد.ما می‌توانیم قبل از یک ماده که یک توضیح است از یک dash یا یک کلون استفاده کنیم.تئاتر پر بود - چندین حزب در آنجا حضور داشتند. تئاتر پر بود: در آنجا چندین حزب وجود داشت.

ر

  • ن آموزش زبان انگلیسی قطه‌گذاری PAGE3 عبارات فرعی و عبارات زیرقوانین مربوط به کاما با مواد فرعی و عبارات فرعی بسیار دقیق نیستند. به طور کلی، ما می‌توانیم از کاما در حول یک عبارت یا عبارت adverbial استفاده کنیم. commas بیشتر در مورد عبارت‌های طولانی‌تر هستندر.یه Adverbia
  • lsما می‌توانیم از یک کاما بعد
  • از یک عبارت adverbial یا ع
  • بارت در ابتدای یک جمله ا
  • ستفاده کنیم.بعد از اینکه مهمان‌ها رفتند، مجبور شدیم مرتب بشویم.بعد از عزیمت آن‌ها مجبور شدیم مرتب بشویم. بعد از آن، مجبور شدیم همه چیز را مرتب کنیمر.، اگه "adverbial" خیلی طول بکشه، "ویرگول" لازم نیست بعد از یک جمله کوتاه اغلب comma در کار نیستبعد از آن مجبور شدیم همه چیز را مرتب کنیم.وقتی که the به پایان می‌رسد، یک ویرگول خیلی کم‌تر از همیشه است.بعد از اینکه مهمان‌ها رفتند، باید مررتب بشویم.ما باید بعد از آن همه چیز را مرتب می‌کردیم.
  • ا معمولاً قبل از یک رشته purpose از یک ویرگول استفاده نمی‌کنیم. خیلی از مردم میان اینجا تا اطراف بازار رو بگردنداما کاما به طور معمول با مرتبط کردن قیدها، صداقت و قیدها هستند. بله، نامه شما را آموزش زبان انگلیس
  • ی  دریافت کردم.همه ما در
  • نتیجه
  • احساس خستگی می‌کردیم.اما چیزی برای خوردن نبود.روی هم رفته، مهمانی موفقیت‌آمیز بود.. هیچی خراب‌شده، خوشبختانهنکته زمانی که چیزی به عنوان یک اضافه شدن اضافه می‌شود، ما می‌توانیم از یک کاما، یک خط یا پ آموزش زبان انگلیسی رانتز استفاده کنیم.همسرم گاهی آشپزی می‌کند.من یک تعطیلات را دوست دارم - اگر استطاعت مالی آن را داشته باشم. همه چیز باید خوب باشد (امیدوارم).ب نام خواننده / شنونده توسط کاما از هم جدا شده‌است.امیدوارم بزودی ببینمت، ملانی.. الکس "عزیز آمو
  • زش
  • زبان انگلیسی ، ممنون از نامه‌ات"عبارات کلامیعبارت اسم توسط کاما از هم جدا نمی‌شود. این قاعده شامل کلام غیر مستقیم است.این حقیقتی است که در لوس‌آنجلس اتومبیل‌های بیشتری نسبت به مردم وجود دارد.می‌دانیم که زمین دور خورشید می‌چرخد.همه حیران آموز
  • ش زبان انگلیسی  بودند که چه کار باید بکنند. برای بیان مستقیم، * (4).عبارات نسبییک عبارت نسبی شناسایی از هم جدا نمی‌شود.افرادی که نمایشنامه می‌نویسند نیز گاهی اوقات در آن‌ها عمل می‌کنند.اما یک بند اضافه حاوی کاما است. همچنین می‌تواند das آموزش زبان انگلیسی hes یا brackets باشد.شکسپیر که بسیاری از نمایشنامه‌های مشهور را نوشت نیز بر روی صحنه عمل کرد.برای جزییات مربوط به انواع مختلف ماده نسبی، * 272 (5).

 یادگیری زبان انگلیسی

  1. 7 SPOKEN انگلیسی و نوشته شده در صفحه 72appositionگاهی اوقات از  آموزش زبان انگلیسی کاما در حول یک عبارت در apposition استفاده می‌کنیم، اما نه همیشه.Irving برلین، آهنگساز معروف، نتوانست موسیقی بخواند.نویسندگی Irving برلین نتوانست موسیقی را
  2. بخواند. برای جزئیات، * 14.عباراتی که توضیح می‌دهندdash یا colon قبل از جمل آموزش زبان انگلیسی ه‌ای می‌آید که توضیح می‌دهد، که the را اضافه می‌کند.تنها یک رئیس‌جمهور آمریکا ازدواج‌نکرده بود - جیمز بیوکنن. محصول در سه رنگ موجود است: سفید، سبز و آبی.فه
  3. رستدر یک لیست از بیش از دو عبارت اسمی، از کاما استفاده می‌کنیم. دو مورد آخر با و یا، اغلب بدون یک کاما مرتبط هستند.زبان‌های رسمی سازمان ملل متحد، فرانسوی، اسپانیایی، روسی () و انگلیسی هستند.نکته برای جزییات مربوط به صفات، مثلاً یک جاده باریک، پرشی
  4. ب و پر پیچ‌وخم، * 202.4. سخنرانی مستقیمگفتار مستقیم به معنی گزارش دادن کسی است که کلمات را دقیقاً تکرار می‌کند. در این داستان پلیسی به نام Hawes می‌خواهد کسی را بازجویی کند.دوباره در زد و این بار صدایی گفت: Who"s اونجاست؟ صدایش بسیار آهسته بود؛
  5. نمی‌توانست تشخیص دهد که متعلق به مرداست یا زن.چارلی: گفت:صدا گفت: چارلی الان اینجاست. به هر حال، به هر حال؟ من …افسر پلیس گفت: افسر پلیس، برای باز کردن در؟ صدا گفت: از اینجا برو.من حکم بازداشت چارلز Harrod را دارم، اما دروغ گفتم. در را باز کن،ب
  6. ا لگد می‌زنم تو کارش من …(از نان اد McBain)گفتار مستقیم درون علامت‌های کوتیشن قرار دارد، هم چنین "نقل‌قول" یا "کاما وارونه" نامیده می‌شود.نقل‌قول‌های مجرد از دو برابر بیشتر است.گفت: افسر پلیس. او گفت: " افسر پلیس.ما از عبارت "او" که با یک کاما (یا یک کلون)
  7. جدا شده، استفاده می‌
  8. کنیم تا گوینده را شناسایی کنیم. این معمولاً بعد از سخنرانی مستقیم می‌آید، اما اول می‌آید. Hawes گفت: مامور پلیس.Hawes گفت: " افسر پلیس. افسر پلیس گفت: " افسر پلیس. …هنگامی که صحبت مستقیم بلندتر است، می‌توانیم سخنرانی را در وسط آن ذکر کنیم. گف
  9. ت: در را باز کن، وگرنه به آن لگد می‌زنم. …یادداشتما همچنین می‌توانیم از quotes در حول یک کلمه یا عبارت استفاده کنیم تا نشان دهیم که اولین بار توسط شخص دیگری مورد استفاده قرار می‌گیرد.این هتل به اصطلاح یک آلونک قدیمی بود.همه آمریکایی‌ها حق دارند که زندگی، آزادی و جستجوی شادی را دنبال کنند. ب برای وارونگی، به عنوان مثال، Hawes، * (4).

 آموزش زبان انگلیسی 
نقل هفتاد و 56 مقدمه5 تی آموزش زبان انگلیسی رهقوانین مربوط به زمان استفاده از خط تیره بسیار دقیق نیستند. به طور کلی، hyphens در آمریکا کم‌تر از بریتانیا مورد استفاده قرار می‌گیرند.خط تیره نشان می‌دهد که دو واژه به هم تعلق دارند. آن همیشه در اصطلاحات ترکیبی قبل از یک اسم است.باد - نیرو با آموزش زبان انگلیسی  باد موافق نیست.عملکرد شکستن رکورد - که مدت‌ها انتظارش را می‌کشید - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -اما وقتی این کلمات بعد از فعل آموزش زبان انگلیسی  و انفعال رخ می‌دهند، معمولاً کلمات جداگانه‌ای هستند. باده‌ای تند و تند بادها که از تاریخ خارج می‌شوندهمچنین از یک خط تیره در اعداد مرکب زیر 100 و در کسر استفاده می‌کنیم.چهل و هفت و هفتصد و هشتاد و یک چهارم و سه چهارمبا ترکیبات دو اسم، این آموزش زبان انگلیسی  احتمالات هستند.یک واژه: بزرگراه hyphen: موتور سیکلت دو حرف: ماشین موتوریبرخی از ترکیبات می‌توانند بیش از یک روش نوشته شوند، مثلاً کارت تلفن / کارت - کارت / phonecard. اغلب ترکیبات به صورت یک کلمه یا دو کلمه نوشته می‌شوند. اگر مطمئن نی آموزش زبان انگلیسی ستید، بهتر است از خط تیره استفاده نکنید.اما ما اغلب از hyphens با این انواع اسم مرکب استفاده می‌کنیم. Noun + gerund، به عنوان مثال جمع‌آوری تمبر، windsurfingVerb + ε (به عنوان مثال، خاموش، یک حرف + اسم، به عنوان مثال یک اشعه ایک آموزش زبان انگلیسی سگاهی اوقات از یک خط تیره بعد از یک پیشوند، به عنوان مثال non، pre، anti استفاده می‌کنیم.تظاهرات غیر خشونت‌آمیز یک وعده پیش از پختاما هیچ قانون دقیقی وجود ندارد و ما اغلب این کلمات را بدون خط تیره می‌نویسیم.نگرش‌های ضد اجتماعی برای م آموزش زبان انگلیسی ثال‌های بیشتری در یک نیم‌دایره می‌نشستند، (284.یادداشتما معمولاً از یک خط تیره پس از سازمان ملل، به عنوان مثال غیر دوستانه، نامرئی و یا بی‌نظمی استفاده نمی‌کنیم.ما از یک خط تیره زمانی استفاده می‌کنیم که پیشوند قبل از یک حرف سر آموزش زبان انگلیسی مایه قرار می‌گیرد.احساس ضد بریتانیایی - راه‌آهن سراسری سیبریخط تیره نیز بین دو مصوت قرار می‌گیرد که شبیه به هم هستند، به طور مثال دوباره وارد عمل شوند.ما از یک خط تیره استفاده می‌کنیم زمانی که یک کلمه بین خط چاپ یا خط و خط بعدی تقسیم می‌شود.... مهمه که متوجه بشه که کامپیوترقوانینی وجود دارند که باید یک کلمه را تقسیم کنند. برخی از فرهنگ‌های لغت  آموزش زبان انگلیسی 


آموزشهای ویدیویی درس سوم

 

  2 صفحه

 

4 صفحه پرسش و ANSWERS26 واژه سوال: جزئیات بیشتر1 چیزی که قبل از اسم یک اسماین کلمات سوال را میتوان‌ بدون یک اسم بعد از آن‌ها تشخیص داد.چه چیزی بهترین قطار خواهد بود؟اینجا کلی کتاب هست کدام را می‌خواهید؟ فکر کی بود؟آن‌ها همچنین می‌توانند determiners باشند، که قبل از یک اسم به اینجا می‌آیند.کدام قطار را خواهی گرفت؟ (شما یک قطار می‌گیرید)کدام کتاب را می‌خواهی؟ (شما برخی از کتاب‌ها را می‌خواهید)این ایده از چه کسی بود؟ (این یک ایده است.)که می‌تواند قبل از یک یا یک یا قبل از یک عبارت وجود داشته باشد.کدوم یکی رو میخوای؟ کدوم یکی از این کارت‌ها رو به "آنجلا" می‌فرستیم؟2 استفاده از چه کسی، چه و چهچه کسی همیشه به مردم اشاره می‌کند. که می‌تواند به افراد یا به چیزی شبیه انسان اشاره کند. چیزی که بیشتر به چیزی اشاره دارد که انسان نیست، بلکه می‌تواند به افراد زمانی که قبل از یک اسم مطرح می‌شود اشاره کند.

 

انسانمعلم ریاضی شما کیست؟

غیر انسانی

کدام معلم را دارید؟

کدام سوپرمارکت ارزان‌ترین است؟

کدوم احمقی اینو نوشته؟

چه کتابی می‌خوانید؟ شب‌ها چی کار می‌کنی؟

 

یک pronoun است و نمی‌تواند قبل از یک اسم یا قبل از یک  آموزش زبان انگلیسی عبارت مطرح شود.تو چه کسی هستی؟ و هیچ کدام از استادها نیست؟تفاوت در معنا بین چه و چه چیزی وجود دارد.در وقت اضافی شما چه کار می‌کنید؟ چه ورزش می‌کنی؟ بهترین راه چیه؟ از کدوم طرف باید بریم؟ما از آن چه زمانی که یک تعداد نامحدود (و اغلب زیاد) پاسخ‌های ممکن وجود دارد استفاده می‌کنیم. ما از آن زمانی استفاده می‌کنیم که تعداد جواب‌های دقیق (و اغلب کوچک) وجود دارد. چیزی که به واژه نامحدود و به کلمه معین مربوط می‌شود.کدوم ورزش؟ (یک ورزش)(تنیس، گلف، فوتبال، یا …)کدوم طرف …؟ (یکی از راه‌های دیگه)(راست یا چپ؟)انتخاب چیزی که به این بستگی دارد که گوینده چگونه تعداد پاسخ‌های ممکن را می‌بیند. در برخی زمینه‌ها هر کلمه ممکن است.کدام روزنامه و کدام روزنامه را می‌خوانید؟کدام بخش / کدام بخش از فرانسه را بازدید کرده‌اید؟ کدام اندازه / کدام اندازه را انتخاب می‌کنید؟یادداشتما می‌توانیم از آن چه برای بیان اینکه هیچ پاسخ ممکنی وجود ندارد، استفاده کنیم.چرا چند تا دوست دعوت نمی‌کنی؟ کدوم دوستاش؟ من هیچ دوستی ندارم.

 

صفحه سوال صفحه سوال: جزئیات بیشتر3 کی و چه کسیزمانی که شی مورد نظر است، می‌توانیم از آن‌ها به جای آن استفاده کنیم.چه کسی را دعوت کردید؟که رسمی و نسبتاً قدیمی است. چه کسی در سخنان روزمره رایج‌تر است.زمانی که حروف بزرگ نوشته شده، دو الگوی ممکن وجود دارد.با کی داشتی حرف می‌زدی؟با چه کسی حرف می‌زدی؟الگویی که با آن‌ها رسمی است.4 چگونهچگونه می‌توانید ابزار و روش خود را بیان کنید.چگونه این بطری را باز می‌کنید؟ (شما این بطری را به نحوی باز می‌کنید.)بچه‌ها چطور رفتار کردند؟ (بچه‌ها خوب رفتار کردند.)زمانی که این حالت را بیان می‌کند، چگونه می‌تواند قبل از یک صفت یا صفت ظاهر شود.رودخانه چقدر پهن است؟ (20 متر یا 30 متر))چه زود توانستی مرا خبر کنی؟ (خیلی زود / زود؟ برای عبارات سوال در مورد این که چگونه، * 28.ما همچنین از این استفاده می‌کنیم که چگونه به عنوان یک صفت یا صفت در پرس و جوی دوستانه در مورد فرد خوب، لذت بردن یا پیشرفت استفاده کنیم.حالت چطوره؟ خوبم، متشکرم.مهمونی رو چطوری دوست داشتی؟ اوه، عالی بودتو چه طوری در کالج تحصیل می‌کنی؟ خوبم، متشکرم. من از آن لذت می‌برم.یادداشتچی … مثلا؟ از کیفیت می‌پرسید. بعضی اوقات معنی خیلی مشابهی داره که چطور …؟ فیلم چطور بود؟ فیلم چه شکلی بود؟اما چی … مثلا؟ به خوبی اشاره نمیکنهبرادرتان چه طور است؟ اوه، خیلی خوب است، متشکرم.برادرت چه شکلی است؟. خب، خیلی آرومتر از منبرادرت چه شکلی است؟ He"s از من بلندتر بود و من موهای تیره دارم.5 یک الگوی خاص با این که چراچرا (نه) قبل از یک عبارت اسمی یا یک verb.چرا وحشت؟ (=) دلیل وحشت چیست؟)به قیمت ما نگاه کنید - چرا بیشتر پول پرداخت کنید؟ (=) چرا باید بیشتر پرداخت کنید؟)چرا مدتی stay؟ (چرا برای مدتی توقف نمی‌کنید؟)6 اصلاح یک کلمه سوالمی‌توانیم از یک شرط برای اصلاح کلمه یا عبارت سوال استفاده کنیم.دقیقاً کی برمیگردی؟فردا چه خواهد آورد؟در مورد اینکه چند نفر اینجا زندگی میکنن؟دی گه معنی دی گه رو داره.چه کار دیگری باید بکنم؟ (= چیزهای دیگر …؟)چه کسی را دعوت کردی؟ (= چه کسانی …؟)

 

4 کتاب پرسش و جوابج) می‌توانیم با استفاده از روی زمین بر این سوال تاکید کنیم.فردا چه اتفاقی خواهد افتاد؟همچنین می‌توانیم از همیشه استفاده کنیم.آخر، چه می‌شود کرد؟چطور / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / / /از کی تا حالا کی این مرد وحشتناک رو دعوت کرده؟این بدان معناست که سخنران هیچ ایده‌ای ندارد که پاسخ چیست. این تاکید اغلب باعث تعجب می‌شود. گوینده تعجب می‌کند که کسی آن مرد وحشتناک را دعوت کرده‌است.27 خلاصه: کلمات سوال

 

پرسش مثال

کلاس کلمه

بیان مثبت

چه کسی پیروز شد؟

pronoun

یه نفر

چی

چه اتفاقی افتاده؟

pronoun

یک چیزی …

 

ورزش (های)؟

determiner

ورزشی، ورزشی

که

کدام یک بهتر است؟

pronoun

یکی از آن‌ها، بعضی از آن‌ها،

 

کدام ورزش (های)؟

determiner

یکی از ورزش‌ها، برخی از ورزش‌ها

چه کسی

فکر کی بود؟

pronoun

یک نفر

 

فکر کی بود؟

determiner

یک نفر

کجا؟

کجا برویم؟

عبارت از قید و بند …

یه جایی

وقتی که

کی این اتفاق افتاد؟

قید زمان

یه زمانی

چرا؟

تو چرا اینجایی؟

قید عقل؟

به دلایلی

چه طوری …

چطور بازش می‌کنی؟

قید و شرط

یه جوری

چطور رفتار کردند؟ چگونه؟چقدر وسعت داره؟ عبارت درجهحالت چطوره؟ صفت …


آموزش زبان انگلیسی درجه دهم

 

ای یا در سوالات، * 31.

 

 2 THE ساده 14چهارده کلمه در appositionدو عبارت اسمی در apposition هستند زمانی که یکی بعد از دیگری می‌آید و هر دو به یک چیز اشاره می‌کنند.هر کسی از کاخ سفید، خانه رئیس‌جمهور دیدن می‌کند.جوزف کن راد، نویسنده معروف انگلیسی، نمی‌توانست تا 47 سال انگلیسی صحبت کند.زمانی که عبارت دوم اطلاعات اضافی را اضافه می‌کند، از یک کاما استفاده می‌کنیم.زمانی که عبارت دوم، اولی را شناسایی می‌کند، از یک کاما استفاده نمی‌کنیم.نویسنده کتاب جوزف کن راد تا ساعت 4 بعد از ظهر نتوانست انگلیسی صحبت کند. این منشی 25 ساله، لیندا پیل کینگ تون دوستان و همسایگانش را شوکه کرده‌است.جمله این جمله در مورد لیندا نمونه‌ای از سبک روزنامه است.همچنین می‌توانیم از apposition برای افزودن تاکید استفاده کنیم. این هم در سخنرانی اتفاق می‌افتد. آن مرد احمق است، احمق تمام‌عیار.انواع دیگر عبارات می‌تواند در apposition باشد.اینجا مایل‌ها دورتر از آن است که بتوان راه رفت.متخصصان می‌گویند که این نقاشی بسیار باارزش است و ارزش زیادی دارد.صفحه 15بیانیه‌ها، سوالات، الزامات و exclamations15 خلاصهچهار نوع محکومیت وجود دارد: بیانیه، سوال، ضرورت و تعجب. محکومیت‌ها می‌توانند مثبت یا منفی باشند.کاربرد اصلی

متن 16

. تو یه عکس گرفتی

تا به شما اطلاعات بدهد

اظهارات منفی 17

. تو عکس نگرفتی

تا به شما اطلاعات بدهد

سوالات 18

تو عکس گرفتی؟

که از آن‌ها اطلاعات بخواهید

ضرورت * 19

عکس بگیرید.

که به او دستور دهند

Exclamations * 20

چه عکس قشنگی!

برای ابراز احساسات

علاوه بر کاربرد ابتدایی، هر نوع جمله کاربرد دیگری دارد. برای مثال، ما می‌توانیم از یک بیانیه برای درخواست اطلاعات استفاده کنیم (من مایلم همه جزییات را بدانم)؛ یک فرم سوال می‌تواند یک سفارش یا درخواست باشد (آیا شما می‌توانید این نامه را ارسال کنید، لطفا؟)؛ یک الزام می‌تواند آرزوهای خوب را بیان کند (زمان خوبی داشته باشید).16 شرح1 فرمبرای الگوهای شرط در یک بیانیه، * 7.2 استفادهاین مکالمه شامل تعدادی از بیانیه‌ها است.برنامه‌ای برای wildlifeاستلا: برنامه‌ای در مورد حیات وحش را امشب در تلویزیون تماشا کنید.. آه - - - - - - - - - - - - - - - - - - -. خب، شاید من حواسم بهش باشهمن باید امشب برم بیرون این کلاس evening.آدریان: خوب، من این برنامه را برای شما ویدیویی خواهم کرد.اوه، ممنون ساعت 8 شبه. BBC2.. وقتی برگشتی می آموزش زبان انگلیسی تونیم با هم نگاه کن


زبان انگلیسی درجه سوم

دوباره بیرون رفت. سپس سعی کرد از شهر بلند شود. در حالی که منتظر بود کت را پوشید. سرانجام کالسکه‌ای ایستاد و او را بلند کرد. چهل کارآگاه در راه بازگشت از یک کنفرانس در جنایت بود. یکی از آن‌ها اخیراً بازرس بازرس شده بود. کت را شناخت. کار او بود. آن را در هتل جا گذاشته بود و گم شده‌بود. دزد کتش را به بازرس داد. بازرس دستگیرش کرد. مرد گفت: فکر خوبی به نظر می‌رسید. خودش را کمی بدشانس می‌دانست.پنج مولفه وجود دارند که می‌توانند بخشی از یک بند باشند. آن‌ها فاعل، فعل، مفعول، مکمل و adverbial  هستند.الگوهای ماده پایهافعال intransitive و متعدی * 8

فعل و انفعال ذهنی یک مربی متوقف می‌شود.

 

فعل transitive موضوع

شی

کارآگاه دستگیر شددر حال پیوند دادن فعل و انفعال

دزد.

Verb موضوع

Complement

دزد بود

نسبتاً بد شد.

کارآگاه تبدیل شد به

یک بازرس.

Verb موضوع

adverbial

نیم‌تنه بود.

از روی دستش.

کنفرانس

هر سال.

 

 آموزش زبان انگلیسی

 

صفحه 7دادن، ارسال و غیره 10

8 افعال intransitive و متعدی

Verb موضوع

شی

شی

دزد تسلیم شد.تماس، قرار دادن و غیره * 11

ناظر گفت

کتش.

Verb موضوع

شی

Complement

آن‌ها را صدا زدند

ناظر گفت

قربان

دزد فکر کرد

خودش …

نسبتاً بد شد.

Verb موضوع

شی

adverbial

او گفت:

نیم‌تنه،

از روی دستش.

تمام این هفت الگوی بند شامل یک فاعل و فعل است. عناصری که بعد از فعل به فعل می‌آیند به نوع فعل بستگی دارند: برای مثال،آیا متعدی لازم است یا نه. بعضی از افعال به بیش از یک نوع تعلق دارند. برای مثال، فکر کنید که می‌تواند در این سه الگو باشد.intransitive (بدون یک شی): من فکر می‌کنم.transitive (با یک شی): بله، من هم همین فکر را می‌کردم.با هدف و مکمل: مردم مرا احمق خواهند دید.adverbialsExtra * 12ما همیشه می‌توانیم یک adverbial اضافی به یک شرط اضافه کنیم.مردی وارد هتل شد.یک روز مردی با حالتی عادی وارد هتل شد.13 و یا * 13ما می‌توانیم با دو یا چند کلمه به آن‌ها ملحق شویم.بازرس و دزد از کالسکه پیاده شدند.جمله‌ها در apposition * 14ما می‌توانیم یک عبارت اسمی را بعد از دیگری بگذاریم.همسایه ما، آقای بردشاو یک پلیس است.8 افعال intransitive و متعدیفعل intransitive نمی‌تواند یک شی را بپذیرد، اگر چه یک عبارت prepositional بعد از آن وجود دارد.مرد کنار جاده منتظر بود.اتفاق بدی افتاده. اون مرد هر روز صبح میره کنار ساحلافعال intransitive معمولاً کارهایی (افراد انجام می‌دهند) و رویدادها (چیزهایی که اتفاق می‌افتد) را بیان می‌کنند.فعل می‌تواند منجر به یک معنا و متعدی در یک دیگر شود. به عنوان مثال، دویدن متعدی زمانی که به معنای مدیریت است، لازم است.او تجارت خودش را اداره می‌کند.


سفارش بیلبورد

سفارش بیلبورد رو با پول زیاد وسوسه کردم چه احساسی داشتی؟ آیا متوجه شدید که خواسته شما در حال افزایش است؟. سرمون رو تکون دادیم "

" با تسلیم شدن به احساسات خود، شما می‌توانید واکنش‌های خود را به تعویق بیندازید و فکر کنید. این مهم است. ما همیشه احساس ترس و طمع خواهیم داشت. از اینجا به بعد، برای شما ضروری است که از این احساسات به نفع خود استفاده کنید، و برای مدت طولانی اجازه ندهید که احساسات خود را کنترل کنید. بیشتر مردم از ترس و طمع علیه خود استفاده می‌کنند. این شروع جهالت است. بیشتر مردم زندگی خود را به دنبال پرداخت حقوق، افزایش حقوق و امنیت شغلی به خاطر احساسات میل و ترس، و نه واقعاً سوال پرسیدن در مورد جایی که افکار ناشی از احساسات آن‌ها را هدایت می‌کند، زندگی می‌کنند. درست مثل عکس یک خر که یک گاری را با صاحب خود حمل می‌کند که یک هویج را درست جلوی بینی آویزان می‌کند. ممکن است صاحب خر از جایی که می‌خواهد برود، اما خرش در حال تعقیب یک توهم است. فردا فقط یک carrot دیگر برای این الاغ وجود خواهد داشت. "

" منظورت همان لحظه‌ای است که من یک دستکش بیسبال، شکلات و اسباب‌بازی را مجسم می‌کنم، که شبیه به هویج یک خر است؟ مایک پرسید سفارش بیلبورد 

پدر ثروتمند با لبخند گفت: " بله، و وقتی بزرگ‌تر می‌شوید، اسباب‌بازی‌های شسفارش بیلبوردما گران‌تر می‌شوند - یک ماشین جدید، یک قایق، و یک خانه بزرگ برای تحت‌تاثیر قرار دا سفارش بیلبورد دن دوستان تان.

این تله است. " سفارش بیلبورد 

مایک پرسید: "پس این پاسخ چی ست؟ "

" چیزی که ترس و میل را تشدید می‌کند جهل است. به همین دلیل است که افراد ثروتمند با پول زیاد بیشتر از این که غنی‌تر شوند می‌ترسند. پول، هویج، وهم است. اگر این الاغ بتواند کل تصویر را ببیند، ممکن است درباره انتخاب آن برای دنبال کردن هویج فکر کند. "

پدر ثروتمند ادامه داد و توضیح داد که زندگی یک انسان، مبارزه بین ج هل و روشنایی است.

او توضیح داد که زمانی که یک فرد در جستجوی اطلاعات و خود دانش توقف می‌کند، نادانی در کار است. مبارزه یک تصمیم لحظه‌ای است - برای باز کردن و یا بستن ذهن فرد.

" نگاه کنید، مدرسه خیلی مهم است. شما به مدرسه می‌روید تا یک مهارت یا شغل را یاد بگیرید تا به یک عضو موثر جامعه تبدیل شوید. هر فرهنگی نیازمند معلم، پزشک، مکانیک، هنرمندان، cooks، businesspeople، پلیس، refi cers، و سربازان است. مدارس آن‌ها را آموزش می‌دهند تا جامعه پیشرفت کند و شکوفا شود.

به زودی سکوتی طولانی برقرار شد. بابا ثروتمند لبخند می‌زد. من هر چیزی رو که اون روز می‌گفت رو نفهمیدم. اما در موردبیشتر استادان بزرگ، کلمات او سال‌ها به تدریس ادامه می‌دادند.

پدر ثروتمند گفت: " من امروز کمی ظالم بودم. اما از تو می‌خواهم همیشه این حرف را به خاطر داشته باشی. دلم می‌خواهد همیشه به خانم مارتین فکر کنی. و من از تو می‌خواهم که همیشه آن خر را به خاطر داشته باشی. هرگز فراموش نکنید که ترس و اشتیاق می‌تواند شما را به بزرگ‌ترین تله زندگی بکشاند اگر شما از آن‌ها آگاه نیستید که فکر شما را کنترل می‌کنند. برای گذراندن زندگی خود با ترس، هرگز رویاهای خود را کشف نکنید، ظالمانه است. برای کار سخت تلاش کنید، به این فکر کنید که به شما چیزهایی خواهد خرید که شما را شاد می‌کنند نیز ظالمانه است. بیدار شدن در وسط شب، پرداخت پول برای زندگی یک راه وحشتناک برای زندگی است. زندگی کردن با اندازه چک حقوقی واقعاً یک زندگی نیست. این شغلی که شما را ایمن می‌سازد، دروغ گفتن به خودتان است. این یک تله است که می‌خواهم از آن دوری کنید. من دیده‌ام که چگونه پول مردم را اداره می‌کند. اجازه ندهید این اتفاق برای شما بیفتد. لطفاً اجازه ندهید پول زندگی شما را اداره کند. "

یه سافت‌بال زیر میز ما چرخ زد یه بابای پول‌دار اون رو برداشت و برش گردوند سفارش 

" پس جهل با حرص و طمع چه ارتباطی دارد؟ من پرسیدم. سفارش 

پدر ثروتمند گفت: " از آنجا که این جهل در مورد پول است که باعث حرص و   بیلبورد طمع زیادی می‌شود، بگذارید چند مثال به شما بدهم. یک پزشک که خواستار پول بیشتر برای تامین بودجه خانواده خود است، هزینه خود را بالا می‌برد.

با بالا بردن fees، هزینه مراقبت‌های بهداشتی برای همه گران‌تر است. سفارش 

این وضع مردم فقیر را آزار می‌دهد، بنابراین بدتر از آن پولی است که با پول دارند. از آنجای سفارش ی که پزشکان شهریه خود را افزایش می‌دهند، وکلا هزینه خود را افزایش می‌دهند. چون دست‌مزد وکلا بالا رفته‌است، معلمان مدارس خواهان افزایش مالیات هستند که مالیات‌های ما را افزایش می‌دهد و غیره و غیره. به زودی این شکاف وحشتناک بین فقرا و فقرا وجود خواهد داشت که هرج و مرج از بین خواهد رفت و یک تمدن بزرگ دیگر از بین خواهد رفت. تاریخ ثابت می‌کند که وقتی شکاف میان دارا بودن و have خیلی زیاد است، تمدن بزرگ به هم می‌ریزد. متاسفانه، آمریکا در همین مسیر است زیرا ما از تاریخ آموخته‌ایم. ما فقط تاریخ و اسامی تاریخی را حفظ می‌کنیم، نه درس. "

" انتظار نمی‌رود که قیمت‌ها بالا بروند؟ من پرسیدم. سفارشبیلبورد 

" در یک جامعه تحصیل‌کرده با دولت خوب، قیمت‌ها باید پایین بیایند. ال بیلبورد بته، این اغلب تنها در نظریه درست است. قیمت‌ها به دلیل حرص و طمع و ترس ناشی از نادانی بالا می‌رود. اگر مدارس به مردم درباره پول آموزش می‌دادند، پول و قیمت کمتری به دست می‌آمد. اما مدارس فقط بر آموزش مردم تمرکز می‌کنند تا برای پول کار کنند، نه اینکه چطور توان مالی خود را مهار کنند. "

 "اما ما مدارس تجاری نداریم؟ " مایک پرسید: "و تو مرا تشویق نکردی که برای MBA من سفارش بیلبورد  بروم؟ "

پدر ثروتمند گفت: " بله، اما اغلب مدارس کسب‌وکار کارمندان را آموزش می‌دهند تا counters پیشرفته ش سفارش بیلبورد وند. بهشت ممنوع کردن یک کسب‌وکار بر سر یک کسب‌وکار است. تنها کاری که انجام می‌دهند این است که به اعداد و افراد نگاه کنند و کسب‌وکار را بکشند. این را می‌دانم چون counters را استخدام می‌کنم. تنها چیزی که آن‌ها فکر می‌کنند کاهش هزینه‌ها و بالا بردن قیمت‌ها است که باعث مشکلات بیشتری می‌شود. بین رفتن مهم است. من بیشتر آرزو می‌کنم که مردم آن را بدانند، اما این هم کل تصویر نیست."

" پس جواب چیست؟ مایک گفت: " سفارش بیلبورد 

پدر ثروتمند گفت: " بله، یاد بگیرید که از احساسات  سفارش بیلبورد خود برای فکر کردن استفاده کنید، نه به احساسات خود فکر کنید. وقتی که شما با قبول کردن کار برای آزادی بر احساسات خود تسلط پیدا کردید، می‌دانستم که امید وجود دارد. زمانی که شما دوباره در مقابل احساسات خود مقاومت می‌کنید، وقتی که با پول بیشتری شما را وسوسه می‌کنم، دوباره یاد می‌گیرید که با وجود این که از لحاظ احساسی باردار هستید، به این فکر کنید. این اولین قدم است. "

" چرا این گام مهم است؟ من پرسیدم. سفارش بیلبورد 

" خوب، این به شما بستگی دارد که شما را پیدا کنید. ا سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد گر می‌خواهی یاد بگیری، من تو را به گل خلنگ زار می‌برم، جایی که تقریباً همه از آن اجتناب می‌کنند. اگر همراه من بروید، از ایده کار برای پول استفاده خواهید کرد و به جای آن یاد بگیرید که برای شما کار داشته باشید. "

" و اگر با شما بیایم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ چه می‌شود اگر ما توافق کنیم که از شما یاد سفارش بیلبورد  بگیریم؟ ما چه کار خواهیم کرد؟ من پرسیدم.

پدر ثروتمند با اشاره به داستان کودکان کلاسیک گفت: " همان چیزی است که خرگوش دارد. سفارش بیلبورد 

اینجا گل بوته هست؟ پرسیدم سفارش بیلبورد 

پدر ثروتمند گفت: " بله، لکه ننگ، ترس و طمع  سفارش بیلبورد ماست. مواجهه با ترس، ضعف‌های، و neediness با انتخاب افکار خودمان راه خروج است. "

" انتخاب افکار ما؟ مایک که گیج شده بود پرسید: سفارش بیلبورد 

" بله. انتخاب آنچه که ما بجای واکنش به احساسات خود فکر می‌ سفارش بیلبورد کنیم. به جای نشستن و رفتن به سر کار، چون نداشتن پول برای پرداخت قبض‌ها، شما را ترساند، از خودتان بپرسید، آیا در این راه‌حل بهترین راه‌حل برای این مشکل کار می‌کنید؟ " اغلب مردم بیش از حد از تفکر عقلانی می‌ترسند و در عوض در را به شغلی که از آن نفرت دارند، هدایت می‌کنند. Th e تحت کنترل است. منظور من از انتخاب افکار شما چیست. "

" و چگونه این کار را انجام دهیم؟ مایک پرسید سفارش بیلبورد 

این چیزیه که من بهت یاد میدم به تو یاد می‌دهم که بیشتر از یک عکس‌العمل غریزی فکر کنی، مثل اینکه از صبح تا صبح از در بیرون بیایی و از در فرار کنی.

" چیزی را که قبلاً گفتم به خاطر داشته باشید: یک شغل تنها ر سفارش بیلبورد اه‌حل کوتاه‌مدت برای یک مشکل دراز مدت است. اکثر مردم فقط یک مشکل در ذهن دارند و این کوتاه‌مدت است. این اسکناس‌ها آخر ماه است، قیر. پول زندگی آن‌ها را کنترل می‌کند، یا باید بگویم که ترس و نادانی در مورد پول کنترل آن را کنترل می‌کند. بنابراین آن‌ها همان کاری را که والدینشان انجام دادند انجام می‌دهند. هر روز بیدار می‌شوید و برای پول کار می‌کنید، و وقت پرسیدن این سوال را ندارید، "آیا راه دیگری وجود دارد؟ " احساسات Th در حال حاضر کنترل تفکر و نه سر آن‌ها را کنترل می‌کنند. "

" آیا می‌توانید تفاوت بین احساسات و تفکر ذهنی را بگویید؟ مایک پرسید سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد  آموزش زبان انگلیسی 

آه، بله. پدر ثروتمند گفت: "من همیشه این را می‌شنوم، " خوب، همه باید کار کنند، یا "این فرد ثروتمند، کلا سفارش بیلبورد ه بردار است، یا" من شغل دیگری خواهم داشت. من سزاوار این افزایش هستم. شما نمی‌توانید مرا به اطراف هل دهید، یا " من این کار را دوست دارم چون امن است. " هیچ‌کس می‌پرسد: "آیا چیزی وجود دارد که من در اینجا ندارم؟ " که افکار عاطفی را از بین می‌برد و به شما زمان می‌دهد تا به طور واضح فکر کنید. "

وقتی به فروشگاه برگردیم، پدر ثروتمند توضیح داد که ثروتمند واقعاً پول درست نکرده است. او ادامه داد و توضیح داد که وقتی سفارش بیلبورد  مایک و من پنج درصد از سرب را بیرون می‌ریزیم، فکر می‌کنیم که پول درست می‌کنیم، بسیار نزدیک بودیم که به طرز فکر ثروتمند فکر کنیم. مشکل این بود که ایجاد پول برای دولت و بانک‌ها قانونی است، اما برای ما غیر قانونی است. او به ما گفت: پیش از این راه‌های قانونی برای خلق پول از هیچ چیز وجود ندارد.

پدر ثروتمند ادامه داد و توضیح داد که ثروتمندان می‌دانند که پول یک توهم است، درست مثل هویج برای خر. تنها از ترس و طمع است که فریب سفارش بیلبورد  پول توسط میلیاردها نفر که معتقدند پول واقعی است، جمع می‌شود. اینطور نیست. پول واقعاً ساخته شده‌است. این فقط به خاطر توهم اعتماد و نادانی توده‌ها است که این خانه کارت بازی می‌کند.

او در مورد استاندارد طلا که آمریکا در آن بود صحبت می‌کرد و این که هر اسکناس یک دلاری در حقیقت نقره certifi silver بود. چیزی که به او مربوط می‌شد شای سفارش بیلبورد عاتی بود مبنی بر اینکه ما روزی استاندارد طلایی را از دست خواهیم داد و دلارهای ما دیگر به وسیله چیز محسوسی مورد حمایت قرار نخواهند گرفت.

" اگر این اتفاق بیفتد، بچه‌ها، همه جهنم آزاد خواهند شد. فقرا، طبقه متوسط، و نادان زندگی خود را به سادگی نابود خواهند کرد، زیرا آن‌ها به این باورند که پول واقعی است و ش سفارش بیلبورد رکتی که آن‌ها برای آن کار می‌کنند، یا دولت، مراقب آن‌ها خواهد بود. "

ما واقعاً نمی‌دانستیم که آن روز چه می‌گفت، اما بیش از سال‌ها با عقل جور در می‌آمد. سفارش بیلبورد 

با دیدن دیگران، میس پراس، سفارش بیلبورد 

وقتی سوار وانت خود خارج از فروشگاه راحتی اش شد، پدر  سفارش بیلبورد ثروتمند گفت: " پسران کار کنید، اما هرچه زودتر فراموش کنید که به چک حقوق نیاز دارید، زندگی بزرگسالی تان آسان‌تر خواهد بود. از مغز خود استفاده کنید، برای آزادی کار کنید، و به زودی ذهن شما به شما راه‌های تبدیل پول بسیار فراتر از آنچه که من می‌توانم به شما پرداخت کنم را نشان خواهد داد. چیزهایی را خواهید دید که دیگران هرگز نمی‌بینند. بسیاری از مردم هرگز این فرصت‌ها را نمی‌بینند چرا که آن‌ها به دنبال پول و امنیت هستند، بنابراین این تنها چیزی است که آن‌ها دریافت می‌کنند. برای لحظه‌ای که یک فرصت را می‌بینید، آن‌ها را برای بقیه عمرتان خواهید دید. اگر این کار را بکنی، به تو چیز دیگری یاد خواهم داد. این را یاد بگیرید و از یکی از بزرگ‌ترین دام زندگی خود دوری خواهید کرد. من و مایک چیزهای خود را از فروشگاه برداشتم و برای خانم مارتین دست تکان دادم. ما به پارک برگشتیم، به همان نیمکت پیک‌نیک رفتیم و چند ساعت بعد هم به فکر کردن و صحبت کردن پرداختیم.

ما هفته بعد در مدرسه صرف فکر کردن و صحبت کردن کردیم. برای دو هفته د سفارش بیلبورد یگر، به فکر کردن، صحبت کردن و کار کردن برای آزادی ادامه دادیم.

در پایان روز دوم، دوباره با خانم مارتین خداحافظی کردم و به کتاب کمیک نگاه کردم که با اشتیا سفارش بیلبورد ق به آن نگاه می‌کرد. خیلی سخته که هر شنبه 30 سنت به من ندی، این بود که من هیچ پولی نداشتم که کتاب‌های مصور بخرم. ناگهان، وقتی خانم مارتین با مایک و من خداحافظی کرد، دیدم کاری را که قبلاً ندیده بودم انجام داد.

خانم مارتین در حال برش صفحه اول کتاب کمدی بود. او نیمی از جلد کتاب کمدی را نگه داشت و بقیه کتاب را د سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد ر یک جعبه مقوایی بزرگ ریخت. وقتی از او پرسیدم که او با کتاب‌های کمدی چه کرده‌است، گفت: " آن‌ها را دور می‌اندازم. نیمی از جلد را به توزیع‌کننده کتاب کامیک در زمان می‌آورد که کامیک های جدید را می‌آورد. او در یک ساعت خواهد آمد. "

من و مایک تا یک ساعت صبر کردیم. طولی نکشید که توزیع‌کننده رسید، سفارش بیلبورد 

از او پرسیدم که آیا ما می‌توانیم کتاب‌های کمدی داشته باشیم. او گفت: " برای لذت من، سفارش بیلبورد  اگر شما برای این فروشگاه کار کنید و آن‌ها را بفروشند، می‌توانید آن‌ها را داشته باشید. "

شراکت کسب‌وکار قدیمی ما را به خاطر می‌آورید؟ خوب، مایک و من دوباره جان سالم به در بردم. با استفا سفارش بیلبورد ده از یک اتاق اضافی در زیرزمین مایک، صدها کتاب کمدی در آن اتاق جمع کردیم. به زودی کتابخانه کتاب کمدی ما برای عموم باز شد. ما خواهر کوچک‌تر مایک را استخدام کردیم که دوست داشت مطالعه کند، کتابدار شود. او هر یک از کودکان 10 سنت را به کتابخانه اختصاص داد که از ساعت 2: 30 بعد از ظهر تا 4: 30 بعد از ظهر باز بود. مشتریان این محله، به اندازه دو ساعت، می‌توانند کتاب کامیک را بخوانند. این یک معامله برای آن‌ها بود چون هر کدام 10 سنت هزینه داشتند و در عرض دو ساعت می‌توانستند پنج یا شش کتاب بخوانند.

خواهر مایک به بچه‌ها نگاه می‌کرد تا مطمئن شوند که کتاب‌های کمیک را قرض نمی‌کنند. او همچنین کتاب را نگه داشت، ثب سفارش بیلبورد ت تعداد بچه‌ها در هر روز، که آن‌ها بودند، و هر گونه نظری که ممکن بود داشته باشند. من و مایک در طول یک دوره سه‌هفته‌ای در حدود 9.50 دلار بودیم. ما هفته‌ای یک دلار به خواهرش می‌دادیم و به او اجازه می‌دادیم تا کتاب‌های کمیک را مجانی بخواند، که به ندرت از زمانی که او مطالعه می‌کرد انجام می‌داد.

من و مایک با کار کردن در فروشگاه هر شنبه و گردآوری همه کتاب‌های کمدی از فروشگاه‌های مختلف مختلف موافقت خود را حفظ کردیم. ما با سفارش بیلبورد  فروش هیچ کتاب کمیک موافقت خود را با توزیع‌کننده حفظ کردیم. وقتی خیلی پاره‌پاره شده بودیم آن‌ها را burned. ما سعی کردیم شعبه‌ای را باز کنیم، اما هرگز نمی‌توانستیم فردی را قابل‌اعتماد و اختصاصی به عنوان خواهر مایک پیدا کنیم. در اوایل عصر ما دریافتیم که یافتن کارکنان خوب چقدر دشوار است.

سه ماه پس از افتتاح کتابخانه، مبارزه‌ای در اتاق آغاز شد. بعضی از افراد قلدر از یک محله دیگر راهش را باز کردند و پدر مایک پیشنهاد کرد که کار را تعطیل کنیم سفارش بیلبورد . بنابراین کار کتاب کامیک تعطیل شد و ما شنبه‌ها در فروشگاه راحتی کار می‌کردیم. اما پدر ثروتمند هیجان‌زده بود چون چیزهای جدیدی داشت که می‌خواست به ما بیاموزد. او خوشحال بود چون ما اولین درس ما را به خوبی یاد گرفتیم: ما یاد گرفتیم که برای ما کار کنیم. با پرداخت هزینه برای کار ما در فروشگاه، ما مجبور شدیم از تصورات خود برای شناسایی یک فرصت استفاده کنیم. با شروع کسب‌وکار خود، کتابخانه کتاب کامیک، ما تحت کنترل fi خود بودیم، و به یک کارفرما وابسته نبودیم. بهترین قسمت این بود که کسب‌وکار ما برای ما پول تولید می‌کرد، حتی وقتی که ما به طور فیزیکی آنجا نبودیم. پول ما برای ما کار می‌کرد.

به جای پول دادن به ما، پدر پول‌دار خیلی بیشتر از این به ما داده بود. سفارش بیلبورد 

 سفارش بیلبورد 

فصل دو: دو: چرا  سفارش بیلبورد LITERACY مالی TEACH؟

این طور نیست که تو چقدر پول دار سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد ی.

این مقدار پولی است که تو نگه می‌داری. سفارش بیلبورد 

در سال 1990، مایک امپراطوری پدرش را اشغال کرد و در و سفارش بیلبورد اقع کار بهتری نسبت به پدرش انجام داد. ما یک یا دو بار در سال در زمین گلف یکدیگر را می‌بینیم. او و همسرش از آنچه تصورش را بکنید ثروتمندتر هستند. امپراطوری پدرش خیلی بزرگ است و حالا مایک دارد پسرش را تربیت می‌کند تا جای او را بگیرد، همان طور که پدرش ما را آراسته کرده بود.

در سال 1994، من در سن 47 سالگی بازنشسته شدم و همسرم کیم 37  سفارش بیلبورد ساله بود. بازنشستگی به معنای کار کردن نیست. برای ما، به این معنی است که، صرف‌نظر از تغییرات پیش‌بینی‌نشده و پیش‌بینی‌نشده، ما می‌توانیم کار کنیم یا نه، و ثروت ما به طور خودکار رشد می‌کند و جلوتر از این قرار دارد. دارایی‌های ما به اندازه کافی بزرگ هستند که به تنهایی بزرگ شوند. مثل کاشت یک درخت است. سال‌ها است که آن را آبیاری می‌کنید، و بعد یک روز دیگر به شما نیاز ندارد. ریشه‌های آن به اندازه کافی عمیق هستند. این درخت برای لذت شما سایه ایجاد می‌کند.

مایک تصمیم گرفت امپراطوری رو اداره کنه و من انتخاب کردم که بازنشست بشم سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد 

هر وقت با گروهی از مردم صحبت می‌کنم، آن‌ها اغلب می‌پرسند که چه کار می‌کنند." آیا کتابی هست که به شما سفارش بیلبورد  توصیه می‌شود؟ " باید چه کار کنم که فرزندانم را آماده کنم؟ "

 "راز شما برای موفقیت چیست؟ " " " "چگونه میلیون‌ها پول در می‌آورم؟ " " سفارش بیلبورد 

هر وقت یکی از این سوال‌ها را می‌شنوم، داستان زیر را به یاد می‌آورم: سفارش بیلبورد 

تجار Richest سفارش بیلبورد 

در سال 1923 گروهی از بزرگ‌ سفارش بیلبورد ترین رهبران ما و ثروتمندترین تجار جلسه‌ای را در هتل ساحلی Edgewater در شیکاگو برگزار کردند. در میان آن‌ها، چارلز Schwab، رئیس شرکت بزرگ فولاد، سامویل Insull، رئیس شرکت بین‌المللی گاز، one Hopson، رئیس شرکت بین‌المللی گاز، آرتور Whitney، رئیس شرکت بین‌المللی گاز، آرتور Cotton و جسی لیورمور، دو تن از بزرگ‌ترین شرکت‌های بورس سهام، و آلبرت Fall یکی از اعضای کابینه آقای هاردینگ بودند. بیست و پنج سال بعد، نه تا از این غول به شرح زیر به زندگی خود پایان دادند: او پس از گذراندن پنج سال زندگی پول قرض گرفت. Insull در یک سرزمین خارجی کشته شد و Kreuger و پنبه نیز کشته شدند. Hopson دیوانه شد. وی تنی و آلبرت Fall از زندان آزاد شدند و فریزر و لیورمور خودکشی کردند.

شک دارم که کسی بتواند بگوید واقعاً چه اتفاق سفارش بیلبورد ی برای این مردان افتاده‌است. اگر به تاریخ 1923 (1923) نگاه کنید، درست قبل از سقوط بازار 1929 و رکود بزرگ بود، که به گمان من تاثیر زیادی روی این مردان و زندگی آن‌ها داشته‌است. این نکته این است: امروزه ما در زمان تغییرات بزرگ‌تر و سریع‌تر از این مردان زندگی می‌کنیم. من مظنون هستم که در سال‌های آتی نیز بسیاری از سربازان به سرعت و با ثبات دست و پنجه نرم خواهند کرد که به موازات فراز و نشیب‌های بسیاری از این افراد مواجه خواهند شد. من نگران این هستم که بسیاری از مردم بیش از حد بر روی پول و نه بزرگ‌ترین ثروت خود، تحصیلات خود تمرکز دارند. اگر مردم آماده to، ذهن باز را حفظ کنید و یاد بگیرید، با وجود تغییرات سخت، غنی‌تر و غنی‌تر خواهند شد. اگر آن‌ها فکر کنند که پول مشکلات را حل خواهد کرد، سواری سختی خواهند داشت. هوش مشکلات را حل می‌کند و پول تولید می‌کند. پول بدون اطلاعات مالی مالی خیلی زود از بین می‌رود.

بسیاری از مردم درک نمی‌کنند که در زندگی، این مقدار پول شما سفارش بیلبورد  نیست. این مقدار پولی است که تو نگه می‌داری. ما همه داستان‌هایی از برندگان لاتاری که فقیر هستند شنیده‌ایم، سپس ناگهان ثروتمند می‌شوند و دوباره فقیر می‌شوند. او میلیونها‌ برد، با این حال به زودی به جایی باز می‌گردند که شروع به کار کرده‌اند. یا داستان‌هایی از ورزش‌کاران حرفه‌ای که در سن 24 سالگی میلیونها‌ درآمد کسب می‌کنند، اما ده سال بعد زیر پل می‌خوابند.

من داستان یک بازیکن بسکتبال جوان را به یاد دارم که یک سال پیش میلیونها‌ دلار سفارش بیلبورد  داشت. امروز، در سن 29 سالگی، او ادعا می‌کند که دوستانش، وکیل، و حسابدار پول او را گرفته‌اند و او مجبور به کار در یک ماشین شستشوی خودرو برای حداقل دست‌مزد شد. او از شستشوی خودرو سرخ شده‌بود، زیرا حاضر نبود حلقه قهرمانی خود را به هنگام پاک کردن خودرو از دست بدهد. داستان او باعث شد که اخبار ملی به پایان برسد و او به اتمام کارش متوسل می‌شود و ادعا می‌کند که مشکلات و تبعیض وجود دارد. او ادعا می‌کند که حلقه تمام چیزی است که باقی مانده و اگر از بین برود، متلاشی خواهد شد.

من بسیاری از مردم را می‌شناسم که میلیونر شده‌اند. و در حالی که خوشحالم که بعضی از مردم  سفارش بیلبورد ثروتمندتر و غنی‌تر شده‌اند، به آن‌ها هشدار می‌دهم که در دراز مدت، این مقدار پول شما نیست. چقدر طول می‌کشد و چند نسل آن را نگه می‌داری.

پس وقتی مردم می‌پرسند، "من از کجا شروع می‌کنم؟ " یا "به من بگویید که چگونه سریع ثروتمند شوم، " آن‌ها اغل سفارش بیلبورد ب از پاسخ من ناامید می‌شوند. من فقط به آن‌ها می‌گویم که زمانی که بچه بودم، به آن‌ها چه می‌گفت: " اگر می‌خواهی ثروتمند باشی، باید سواد آموزی داشته باشی. "

هر بار که با هم بودیم در ذهنم ضرب می‌گرفت. همانطور که گفتم، پدر تحصیلکرده من بر اهمیت خواندن کتاب تاکید کرد، در حالی که پ سفارش بیلبورد در ثروتمند من بر نیاز به مسلط شدن بر سواد مالی تاکید کرد.

اگر می‌خواهید ساختمان امپایر استیت را بسازید، اولین کاری که باید انجام دهید این است که یک گودال عمیق حفر کنید و یک پایه قوی بریزید. اگر می‌خ سفارش بیلبورد  سفارش بیلبورد واهید خانه‌ای در حومه شهر بسازید، تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که یک تکه کاغذ شش اینچی از بتون بریزید. بسیاری از مردم، در حرکت خود برای ثروتمند شدن، تلاش می‌کنند تا یک ساختمان امپایر استیت را بر روی یک لوح شش اینچی بسازند. سیستم مدرسه ما، که در عصر کشاورزی ایجاد شده‌است، هنوز به خانه‌های بدون پایه اعتقاد دارد. گل آغشته به گل هنوز در اوج خشم است. بنابراین بچه‌ها بدون هیچ پایه مالی از مدرسه فارغ‌التحصیل می‌شوند. یک روز، بیخوابی و عمیقاً در بدهی در suburbia، زندگی کردن رویای آمریکایی، آن‌ها تصمیم می‌گیرند که پاسخ به مشکلات مالی آن‌ها یافتن راهی برای رسیدن سریع ثروتمند است.

ساخت‌وساز بر روی آسمان‌خراش شروع می‌شود. این ساختمان به سرعت بالا می‌رود و به زودی، به جای ساختمان امپایر استیت، ما برج کج of را داریم. بازگشت شب‌های بی‌خوابی. سفارش بیلبورد 

همانطور که برای مایک و من در ساله‌ای بزرگسالی مان، هر دوی این choices ممکن بودند چون به ما یاد داده بودیم که یک بنیاد مالی قوی را در زمانی که فقط بچه بودیم، بسازیم. سفارش بیلبورد 

حسابداری احتمالاً the، خسته‌کننده و خسته‌کننده در جهان است، اما اگر می‌خواهید بلند مدت باشید، این می‌تواند مهم‌ترین موضوع باشد. برای پدر ثروتمند، سوال این بود که چطور یک سوژه کس سفارش بیلبورد ل‌کننده و گیج‌کننده را انتخاب کرده و آن را به کودکان آموزش دهید. پاسخی که پیدا کرد این بود که آن را با تدریس در تصاویر ساده کند.

پدر My یک بنیاد مالی محکم برای مایک و من ریخت. از آنجا که ما فقط کودکان بودیم، او یک راه ساده برای آموزش دادن به ما ایجاد کرد. سفارش بیلبورد 

سال‌ها بود که او فقط عکس می‌کشید و چند کلمه‌ای استفاده می‌کرد. مایک و من نقشه‌های ساده، لغات تخصصی، حرکت پول را درک کردیم، سفارش بیلبورد 

و بعد در سال‌های بعد، پدر ثروتمند شروع کرد سفارش بیلبورد 

افراد ثروتمند دارایی‌ها را به  سفارش بیلبورد دست می‌آورند. از فقرا.

طبقه متوسط بده سفارش بیلبورد ی‌ها را به دست می‌آورند که فکر می‌کنند دارایی‌هایی هستند.

 سفارش بیلبورد جمع کردن اعداد. امروزه، مایک به دلیل اینکه مجبور بود امپراطوری خود را اداره کند، بسیار پیچیده‌تر و پیچیده‌تر از آن بود. من به اندازه امپراطوری خود پیچیده نیستم

کوچک‌تر است، با این حال ما از همان سفارش بیلبورد 

پایه و اساس ساده. در صفحات بعد، من هم همان خط سفارش بیلبورد وط ساده را که پدر مایک برای ما خلق کرده بود، به شما تقدیم می‌کنم. از اساس، آن نقاشی‌ها به راهنمایی دو پسر کوچک در ساخت مبالغ هنگفت ثروت در یک بنیاد جامد و عمیق کمک کردند.

قانون # 1: شما باید تفاوت بین یک دارایی و یک بدهی را بدانید و دارایی‌ سفارش بیلبورد ها را بخرید.

اگر می‌خواهید ثروتمند باشید، این تنها چیزی است که باید بدانید. این قانون شماره یک ا سفارش بیلبورد ست. این تنها قانون است. این ممکن است احمقانه به نظر برسد، اما اغلب مردم نمی‌دانند که این قانون چقدر عمیق است. بسیاری از مردم در این زمینه مبارزه می‌کنند، زیرا آن‌ها فرق بین یک دارایی و یک مسوولیت را نمی‌دانند.

او گفت: " افراد ثروتمند دارایی‌ها را به دست می‌آورند. پدر ثروتمند گفت: " افراد فقیر و متوسط تعهداتی را سفارش بیلبورد  که فکر می‌کنند دارایی‌هایی هستند را بدست می‌آورند. "

وقتی پدر ثروتمند این موضوع رو برای من و مایک توضیح داد فکر کردیم داره شوخی می کنه در اینجا تقریباً جوان بودیم و منت سفارش بیلبورد ظر بودند تا راز این راز را کشف کنند و این پاسخ او بود. خیلی ساده بود که برای مدتی طولانی در موردش فکر کردیم.

" یک دارایی چیست؟ مایک گفت: " سفارش بیلبورد 

پدر ثروتمند گفت: " حالا نگران نباش. " اگر بتوانید سا سفارش بیلبورد دگی را درک کنید، زندگی تان یک برنامه خواهد داشت و بسیار ساده خواهد بود. ساده است. به این دلیل است که ایده از دست رفته‌است. "

منظور شما تنها چیزی است که ما باید بدانیم این است که یک دارایی سفارش بیلبورد  چه چیزی است، آن‌ها را بدست آورد، و ما ثروتمند خواهیم شد؟ من پرسیدم.

پدر ثروتمند سرش را تکان داد و گفت: " این خیلی ساده است. " سفارش بیلبورد 

اگر این موضوع ساده است، چگونه همه افراد ثروتمند نیستند؟ من پرسیدم. پدرم ل سفارش بیلبورد بخند زد و گفت: " از آنجا که مردم the را نمی‌دانند.

بین یک دارایی و یک مسئولیت. سفارش بیلبورد 

من به یاد دارم که می‌پرسید: " چگونه بزرگ‌ترها  سفارش بیلبورد این همه گمراه می‌شوند؟ اگر به همین سادگی است، اگر این موضوع مهم است، چرا همه نمی‌خواهند آن را پیدا کنند؟ "

تنها چند دقیقه طول کشید تا مشخص شود دارایی‌ها و بدهی‌ها  سفارش بیلبورد چه هستند.

به عنوان یک فرد بالغ، من مشکل توضیح دادن آن برای بزرگسالان دیگر را دارم. سا سفارش بیلبورد دگی این ایده از آن‌ها جان سالم به در می‌برد، زیرا آن‌ها diff بوده‌اند. سایر متخصصان تحصیل‌کرده مانند بانکداران، حسابداران، عوامل املاک و مستغلات، برنامه ریزان مالی، و غیره آموزش داده شدند. مشکل این است که از افراد بزرگ‌سال بخواهید که این کار را از یاد ببرند یا دوباره کودک شوند. یک بزرگ‌سال باهوش اغلب احساس می‌کند که به nitions ساده توجه می‌کند.

پدر ثروتمند به اصل KISS اعتقاد داشت - ساده، احمق یا ساده نگه دارید - بنابراین آن را برای ما سا سفارش بیلبورد ده نگه داشت، و این اساس مالی ما را قوی کرد.

پس چه چیزی باعث سردرگمی می‌شود؟ چطور ممکن است چیزی به این سادگی درهم کشیده شود؟ چرا فردی ی سفارش بیلبورد ک دارایی را می‌خرید که واقعاً یک مسئولیت محسوب می‌شد؟ پاسخ آن در آموزش پایه یافت می‌شود.

ما بر روی کلمه "سواد" تمرکز می‌کنیم و نه "سواد مالی" را تعریف می‌کنیم. در حقیقت، اگر واقعاً می‌خواهید گیج باشید، کلمه "دارایی سفارش بیلبورد " و "مسیولیت" را در فرهنگ لغت به دست آورید. می‌دانم

. یه مامور پول تو جیبم گذاشته سفارش بیلبورد 

این دردسر پول را از جیب سفارش بیلبورد  من بیرون می‌آورد.

 سفارش بیلبورد تعریف تعریف ممکن است برای یک حسابدار آموزش‌دیده خوب باشد، اما برای شخص متوسط منطقی نیست. اما ما معمولاخیلیً  مغرورتر از آن هستیم که اقرار کنیم

چیزی منطقی به نظر نمی‌رسد.

برای ما پسران جوان، پدر ثروتمند گفت، " چیزی که یک دارایی را تعریف می‌کند عبارت نیستند، بلکه اعداد هستند. و اگر شما نمی‌توانید اعداد را بخوانید، نمی‌توانید یک دارایی را از یک سوراخ در زمین تشخیص دهید. خیلی شبیه کلمات است. این کلمات نیست، بلکه داستانی است که کلمات به شما می‌گویند. "

 "اگر می‌خواهید ثروتمند باشید، باید اعداد را بخوانید و بفهمید" اگر این را یک‌بار شنیدم، هزار بار از پدر rich شنیدم. و همچنین شنیده‌ام که " ما دارایی‌ها را به دست می‌آوریم، و طبقه فقیر و متوسط مسئولیت‌ها را به دست می‌آورد. "

در اینجا نحوه بیان تفاوت بین یک دارایی و یک مسوولیت وجود دارد. اغلب حسابداران و متخصصان مالی با تعریف nitions موافق نیستند، اما این نقاشی‌های ساده شروع ساخت اساس محکم مالی برای دو پسر جوان بودند.  سفارش بیلبورد