سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ورد مسی

 

 

متاسفم. من …خیلی متشکرم. من …من واقعاً باید استراحت کنم. من …مواظب باش. راه لغزنده است. …Verb + to - infinitiveمن تمام این راه را نخواهم رفت. همچنین: موافقت، پیشنهاد، وعده، تهدید، تهدید،Verb + شی + به - infinitiveتو واقعاً باید کمک بگیری. دوست داری تو خونه ما بمونی؟ من …همچنین: توصیه، یادآوری کنید، هشدار دهید

مرد معذرت‌خواهی کرداز راننده تشکر کردمجف با اصرار گفت:او به ما در مورد مسیر هشدار داد.گری از پیاده‌روی خودداری کرد.. مارک "بهمون توصیه کرد که کمک بگیریم" دوستان شما مرا دعوت کرده‌اند که در خانه ایشان بمانم.

دی

Verb + gerund

 

 

چرا ما هزینه را به اشتراک نگذاریم؟ …متاسفانه عکس را از دست داده‌ام. من …

یک نفر پیشنهاد کرد که این پول را به اشتراک بگذارد. Lorna موفق می‌شود این عکس را از دست بدهد.

ر

Verb + حرف‌اضافه می‌مانند

 

 

متاسفم که گند زدم.

(رولاند) به خاط